دقتهاى ادبى
گاهى علامه شعرانى با توجه به قوانين علم نحو و ديگر علوم ادبى تفسير ابو الفتوح را نقد كرده است.
1. مؤلف ذيل آيه 20 سوره يوسف مىگويد:
«بِثَمَنٍ بَخْسٍ» ، اى باخِسٍ، و هُوَ مِنْ بابِ رَجُلٌ صَوْمٌ وعدْلٌ؛ به بهاى اندك، آنگه آن را شرح داد كه: درمى چند شمرده بود، و در عدد و مبلغ آن علما خلاف كردند: عبداللهِ عبّاس و عبداللهِ مسعود و قتاده و سدّى گفتند: بيست درم بود، ... بعضى اهل معانى گفتند: زير ده درم بود براى آنكه «دراهم» آن را گويند زير ده باشد تا به ده، چون بر ده
بيفزايد درْهَماً گويند... . ۱
علامه شعرانى در حاشيه مىنويسد:
اين سخن به نظر صحيح نمىرسد؛ چون اين فرق وقتى است كه عدد مذكور باشد. گويند «تسعة دراهم» و «أحد عشر درهما». اما اگر عدد نباشد جمع بر هر كثرت اطلاق مىشود. قال الله تعالى: «لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللّهُ فِي مَواطِنَ كَثِيرَةٍ»۲ گفتند اين مواطن هشتاد بود. ۳
2. مؤلف در ذيل آيه 221 سوره بقره مىنويسد:
مفَضَّل گفت: اصل نكاح جماع بود، پس به كثرت استعمال در عقد نيز استعمال كردند... . ۴
علامه شعرانى در حاشيه مىنويسد:
بيشتر لفظ غير قبيح را براى معنى قبيح استعاره آورند نه بالعكس چنان كه وطى به معنى گام نهادن و مقاربت نزديك شدن و امثال آن. پس نمىتوان گفت نكاح در اصل براى وطى بوده پس از آن در عقد استعمال كردند. ۵
سوره بقره
«بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»
روض الجنان: وَهْبِ مُنَبّه گفت: هر كه او سورة البقرة و آل عمران بخواند، نام او از عجيبا تا به غريبا برسد. گفتند: عجيبا و غريبا چه باشد؟ گفت: عجيبا زمين هفتم است، و غريبا عرش ربّ العالمين. ۶
26. علامه شعرانى: به نظر مىرسد كه در دو كلمه عجيبا و غريبا تصحيف است و دو كلمه غير مأنوس بوده، ناسخان به دو كلمه مأنوس تبديل كردند. و در بعض كتب لغت آمده است كه «عروبا» آسمان هفتم است. ۷
روض الجنان: [مؤلّف پس از نقل روايتى به نقل از ابوهريره درباره جوانى كه چون حافظ سوره بقره بود پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآله او را به اميرى لشكر گماشت، مىگويد:] يا عجب! اگر جوانى سورتى داند كه پيران ندانستند، استحقاق امارت يافت بر ايشان. پس جوانمردى كه بيرون از آنكه جمله سور قرآن داند، و داند كه در قرآن محكم كدام
است و متشابه كدام، ناسخ كدام و منسوخ كدامْ و مجمل كدام و مفصّل كدام، و بيرون از آن، از تورات و انجيل و زبور حكم كند در ميان اهلش، عجب باشد اگر مستحقّ امارت و امامت بود! ۸
27. علامه شعرانى: حفظ اين منقولات برابر علم امير المؤمنين عليهالسلام به اسرار توحيد و دقائق عرفان وحقائق علوم آخرت چون قطرهاى است از دريا. و از علم ناسخ و منسوخ و مجمل و مبيّن و امثال آن اندكى ناقص و محرّف از غير امير المؤمنين عليهالسلام نيز نقل كردهاند، اما از توحيد و معارف همان ناقص را از ديگر صحابه و تابعين نقل نكردند. ۹
1.روض الجنان، ج ۱۱، ص ۳۳.
2.توبه (۹): ۲۵.
3.روح الجنان، ج ۶، ص ۳۵۶. مطابق تعليقه شماره ۱۷۳۰ اين مجموعه.
4.روض الجنان، ج ۳، ص ۲۲۳.
5.روح الجنان، ج ۲، ص ۱۹۹. مطابق تعليقه شماره ۳۵۰ اين مجموعه.
6.روض الجنان، ج ۱، ص ۹۲.
7.روح الجنان، ج ۱، ص ۵۷؛ قاموس المحيط، ص ۱۴۶.
8.روض الجنان، ج ۱، ص ۹۳.
9.روح الجنان، ج ۱، ص ۵۸ .