605
تفسير نورٌ علي نور ج1

روض الجنان: «إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ» ، أي عذابى شديد، كه عذاب من سخت است. و عذاب بر اين وجه استدراج و امهال و انظار و اِترافِ در ملك و نعمت را كيد خواند... . ۱
1451. علامه شعرانى: اتراف در نعمت، بسيار نعمت دادن و داشتن است. ۲
روض الجنان: ... و قبايل و بطون و اَفْخاذِ قريش را... يك يك را به نام مى‏خواند... . ۳
1452. علامه شعرانى: أفخاذ جمع فخذ يك تيره از قبيله بزرگ‏تر. ۴

185. «أَ وَ لَمْ يَنْظُرُوا فِي مَلَكُوتِ السَّمواتِ وَالْأرْضِ وَ ما خَلَقَ اللّهُ مِنْ شَيْءٍ وَ أَنْ عَسى أَنْ يَكُونَ قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلُهُمْ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَهُ يُؤمِنُونَ»

روض الجنان: وَما خَلَقَ اللّه، «ما» موصوله است؛ و آنچه آفريده است از چيزى، يعنى از همه چيزى كه نام شى‏ء بر او واقع باشد، يعنى هر چه اين نام بر اوست آفريده اوست اِمّا بنفسه و اِمّا به واسطه. ۵
1453. علامه شعرانى: يعنى خداوند بعضى مخلوقات را بلاواسطه مى‏آفريند، مانند عقل اول كه أشرف مخلوق است و بعض ديگر را به واسطه و هر دو مخلوق حقند. ۶
روض الجنان: «فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَهُ» ، وتقدير آنكه: فَباَىَّ حديثٍ بَعْد هذا الحديث؛ پس از اين حديث، به كدام حديث ايمان خواهند آوردن! و «حديث»، ضدّ قديم باشد، و در آيت دليل است بر وجوب نظر براى آنكه حق تعالى بر سبيل تقريع و ملامت و مذمّت گفت حديث آنان كه ترك نظر كنند و ملامت و مذمّت بر ترك واجب باشد و فعل قبيح، و چون آيت حثّ باشد بر وجوب نظر، دليل بود بر فساد تقليد. ۷1454. علامه شعرانى: همچنان‏كه در زمان ما گروهى ايمان تقليدى را جايز مى‏دانند در آن عهد هم بودند و اين آيه قرآن ردّ ايشان است و مقصود آنها باز داشتن مردم از علم حكمت و كلام است. ۸

1.روض الجنان، ج ۹، ص ۲۹.

2.روح الجنان، ج ۵ ، ص ۳۴۳.

3.روض الجنان، ج ۹، ص ۲۹.

4.روض الجنان، ج ۹، ص ۳۰.

5.روح الجنان، ج ۵ ، ص ۳۴۴.

6.روض الجنان، ج ۹، ص ۳۱.

7.روح الجنان، ج ۵ ، ص ۳۴۵.


تفسير نورٌ علي نور ج1
604

178. «مَنْ يَهْدِ اللّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِي وَ مَنْ يُضْلِلْ فَأُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ»

روض الجنان: «مَنْ يَهْدِ اللّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِي» ، اجماع قُرّاء است كه در همه قرآن «مُهْتَدى»، اينجا به «يا» بايد نوشتن و خواندن و دگر جايها بى «يا». اين بر اصل باشد و آن بر تخفيف، اكتفاء بالْكَسْرة عَنِ الياء. ۱
1449. علامه شعرانى: كتابت لفظ قرآن هر دو به سماع و نقل است، و آنها كه در زمان ما گويند هرچه در عربيت جايز باشد مى‏توان قرآن را بدان قرائت كرد بر خلاف اجماع مسلمين گويند و قولشان صحيح نيست. ۲

182. «وَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِاياتِنا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ»

روض الجنان: درج در نوشتن. ۳
1450. علامه شعرانى: يعنى درهم پيچيدن. ۴

183. «وَ أُمْلِي لَهُمْ إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ»

1.روض الجنان، ج ۹، ص ۲۰.

2.روح الجنان، ج ۵ ، ص ۳۳۶.

3.روض الجنان، ج ۹، ص ۲۸؛ در چاپ مشهد بدون «درج» آمده است.

4.روح الجنان، ج ۵ ، ص ۳۴۲.

  • نام منبع :
    تفسير نورٌ علي نور ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    صادقي، محسن؛ مروي، عباسعلي
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 75732
صفحه از 724
پرینت  ارسال به