61. «وَ ما تَكُونُ فِي شَأْنٍ وَ ما تَتْلُوا مِنْهُ مِنْ قُرْآنٍ وَ لا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلاّ كُنّا عَلَيْكُمْ شُهُوداً إِذْ تُفِيضُونَ فِيهِ وَ ما يَعْزُبُ عَنْ رَبِّكَ مِنْ مِثْقالِ ذَرَّةٍ...»
روض الجنان: ... «وَ لا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ» ، اين «مِنْ» اينجايگاه زيادت است و براى تأكيد نفى آورد، چنانكه: ماجاءني مِنْ رجلٍ. قوله: «وَ ما يَعْزُبُ» ؛ دور نشود و غايب نشود و فرو نشود بر خداى تعالى. جمله قُرّاء خواندند: يَعْزُبُ بضمّ، الزا، مگر كسائى كه او خواند: وما يَعْزبُ بالْكَسْر، و هما لغتان. وقوله: «مِنْهُ مِنْ قُرْءانٍ» * اين ضمير راجع است با قرآن... . ۱
1620. علامه شعرانى: در تفسير كلمات تقديم و تأخير است چون كلمه «تَتْلُوا مِنْهُ مِنْ قُرْآنٍ» پيش از «ما تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ» است. ۲
62. «أَلا إِنَّ أَوْلِياءَ اللّهِ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ»
روض الجنان: وذَرّ، مورچه خرد باشد، الواحِدة ذرة، اين حقيقت اوست، و آنگه در هر محقرى و اندكى استعمال كنند تا گفتهاند: آنچه در روشنايى آفتاب پيدا شود چون آفتاب در كوه جهد آن ذرّة خوانند. ۳
1621. علامه شعرانى: «كوّه» به تشديد واو، لغت عربى و مقصود روزنه و سوراخى است كه از ديوار اتاق و امثال آن را براى روشنايى بسازند. ۴
روض الجنان: «اَلا اِنَّ اَوْلياءَ اللّهِ» ، گفت:... دوستان خداى را، بر ايشان نه ترسى باشد و نه ايشان اندوهگين شوند.
اهل علم خلاف كردند در آنكه كه باشد كه استحقاق اين نام دارد، و سعيد بن جُبَير گفت، از رسول عليهالسلام پرسيدند كه: مَنْ اَوْلياءُ الله؛ دوستان خداى كيستند؟ گفت: آنانند
كه چون مردمان ايشان را بينند، خداى را ياد كنند ديدار ايشان مردم را لطف باشد در ذكر خداى. ۵
1622. علامه شعرانى: گويند فلان عمل در فلان عمل لطف است؛ يعنى عمل اول انسان را به عمل دوم نزديك مىكند، و گويند واجبات شرعى لطف است در واجبات عقلى مثلاً چون عقل حكم كند به وجوب احتراز از مسكر و شرع هم حكم كند حكم شرع مكلّف را نزديك مىكند به پيروى حكم عقلى. ۶
1.روض الجنان، ج ۱۰، ص ۱۶۷.
2.روح الجنان، ج ۶، ص ۲۰۱.
3.روض الجنان، ج ۱۰، ص ۱۶۸؛ در چاپ مشهد «كُوَى» ضبط شده است.
4.روح الجنان، ج ۶، ص ۲۰۲.
5.روض الجنان، ج ۱۰، ص ۱۶۸ـ۱۶۹.