685
تفسير نورٌ علي نور ج1

89 . «قالَ قَدْ أُجِيبَتْ دَعْوَتُكُما فَاسْتَقِيما وَ لا تَتَّبِعانِّ سَبِيلَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ»

روض الجنان: «وَ لا تَتَّبِعانِّ» ؛ و به هيچ وجه متابعت مكنى ره جاهلان را كه ايشان چيزى ندانند. و اين «نون» تأكيد است مُثَقَّل. و ابن عامر، به «نونِ» خفيف خواند و اسكانِ «تا»ى دوم من التَّبع. ۱
1631. علامه شعرانى: در عربى فصيح نون تأكيد خفيفه بر تثنيه ملحق نمى‏شود و اين نون مكسوره در «تتبعان» شاذ و سماعى است چنان‏كه گاهى «ربما» را «رب ما» گويند. ۲

92. «فَالْيَوْمَ نُنَجِّيكَ بِبَدَنِكَ لِتَكُونَ لِمَنْ خَلْفَكَ آيَةً...»

روض الجنان: «فَالْيَوْمَ نُنَجِّيكَ بِبَدَنِكَ» ، حق تعالى گفت: ما امروز تو را برهانيم به تن
تو. يعقوب و قتيبه خواندند: نُنْجيك، به تخفيف منَ الاِنْجاء.... ۳
1632. علامه شعرانى: مراد به تخفيف ساكن و بى تشديد. ۴

1.روض الجنان، ج ۱۰، ص ۱۹۴.

2.روح الجنان، ج ۶، ص ۲۲۱.

3.روض الجنان، ج ۱۰، ص ۱۹۸.

4.روح الجنان، ج ۶، ص ۲۲۴.


تفسير نورٌ علي نور ج1
684

79. «وَ قالَ فِرْعَوْنُ ائْتُونِي بِكُلِّ ساحِرٍ عَلِيمٍ»

روض الجنان: و فرعون، اسمى است اعجمى علمٌ لا يَنصَرِف، و منع صرف او از زايد است. ۱
1628. علامه شعرانى: با آنكه فرعون عربى نيست چون به زبان عرب آيد ناچار با بعض حروف آن معامله اصلى مى‏كنند و با بعضى معامله زايد. و در حقيقت اين اصلى و زايد موافق طبع عربى است نه زبان اصلى، و اهل لغت چون خواهند آن را در كتاب لغت بياورند در ماده فرعن مى‏آورند و فردوس را در فروس، و هكذا. ۲

82 . «وَ يُحِقُّ اللّهُ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ»

روض الجنان: «وَ يُحِقُّ اللّهُ الْحَقَّ» ، اين عطف است على قوله: «سَيُبْطِلُهُ وَ يُحِقّ» ، يعنى باطل به باطل كند و حق به حق. ۳
1629. علامه شعرانى: به حق كند، اين با در كلام شيخ ابوالفتوح براى صيرورت و بيان حال دوم مى‏آيد چنان‏كه نظير آن گذشت. ۴

88 . «... رَبَّنَا اطْمِسْ عَلى أَمْوالِهِمْ وَ اشْدُدْ عَلى قُلُوبِهِمْ فَلا يُؤمِنُوا حَتّى يَرَوُا الْعَذابَ الْأَلِيمَ»

روض الجنان: «وَ اشْدُدْ عَلى قُلُوبِهِمْ» ؛ در او چند قول گفتند، يكى آنكه: بار خدايا!
دلهاى ايشان سخت بكن و به جاى بدار تا ايشان با آنكه مالشان مطموس شده باشد هلاك نشوند تا هر روز، هر وقت، به آن مال فرو مى‏نگرند و غم بر غم و حسرت بر حسرت مى‏فزايد ايشان را. ووجهى ديگر در او آن است كه: «فَلا يُؤْمِنُوا» جواب «وَ اشْدُدْ» نيست... .
و ابومسلم محمّد بن بحر الاصفهانىّ در اين آيت وجهى غريب گفت و نكو، و آن، آن است كه گفت: «لا يُؤمِنُوا» غرض است، و خداى تعالى آن مال كه ايشان را داد بر سبيل عقوبت و عذاب داد، على كُفْرِهمُ المتقدّم. ۵
1630. علامه شعرانى: «لا يؤمنوا» نتيجه و جزاى جمله سابق است نه خبر يا امر. يعنى خداوند به آنها مال و زينت داده تا گمراه شوند، اكنون هم مال از آنها بستان و هم دل آنها سخت كن كه ايمان نياورند. ۶

1.روض الجنان، ج ۱۰، ص ۱۸۵.

2.روح الجنان، ج ۶، ص ۲۱۴.

3.روض الجنان، ج ۱۰، ص ۱۸۶.

4.روح الجنان، ج ۶، ص ۲۱۵.

5.روض الجنان، ج ۱۰، ص ۱۹۱ ـ ۱۹۳؛ در چاپ مشهد «لام» ضبط شده است.

6.روح الجنان، ج ۶، ص ۲۲۰.

  • نام منبع :
    تفسير نورٌ علي نور ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    صادقي، محسن؛ مروي، عباسعلي
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 74865
صفحه از 724
پرینت  ارسال به