69
تفسير نورٌ علي نور ج1

28. «...وَ كُنْتُمْ أَمْواتاً فَأَحْياكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ»

روض الجنان: در خبرى مى‏آيد كه: رسول عليه‏السلام گفت: چون مرده را در گور نهند، دو فريشته مى‏آيند تا به گورِ او فرو شوند، و خداى تعالى او را زنده كند تا به صدر و سينه، و حيات با او دهد و حواسّ درست، و او را از خداى بپرسند و از پيغامبر و از امامان. اگر جواب دهد و جواب به صواب دهد، او را گويند: نَمْ نَوْمَةَ الْعَرُوسِ؛ بَخُسب چنان‏كه عروس در خوابگاه خود بخسبد. و آن دو فريشته در گور او بر پرّند و گور بر او فراخ كند، مَدَّ الْبَصَر... . ۱
56. علامه شعرانى: و بسيار باشد كه شقى را در جوار سعيد دفن كنند و چون قبر سعيد را اين گونه فراخ كنند قبر شقى در ضمن قبر سعيد نيفتد و سعيد از عذاب شقى متألّم نگردد؛ زيرا كه هر يك عالمى دارند جداگانه مخصوص به خود؛ مانند دو نفر كه در يك فراش خفته يكى خواب نيك مى‏بيند و يكى خواب بد؛ و اگر ما قبر سعيد را بشكافيم و بهشت نبينيم يا قبر شقى را و آتش نيابيم، علت همين است كه آنها در عالم ديگرند و ما در عالم ديگر چنان‏كه خود آنها از هم خبر ندارند و ما هم از آنها خبر نداريم. ۲

29. «...ثُمَّ اسْتَوى إِلَى السَّماءِ فَسَوّاهُنَّ سَبْعَ سَمواتٍ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ»

روض الجنان: ... و آسمان هفتم از دُرّ سپيد بيافريد، و نام او «رفيع» است، در آن جا خداى را تعالى هفتصد هزار فريشته است، هر يك از ايشان چندان زيردستان دارند از
فريشتگان كه عدد قطره باران و ريگ بيابان و برگ درختان. ۳
57. علامه شعرانى: پيش از اين گفت: ملائكه هر آسمان دو برابر آسمان زيرين است و اينجا از ده برابر نيز در گذشته. اما روايت ضعيف است و مؤلّف روايت مخالف آن را نيز نقل كرده تا خواننده بداند روايت آنها براى اعتماد و اعتقاد نيست بلكه براى آنكه از گفته‏هاى مفسران خالى نباشد. و حق اين است كه آسمانها رنگ ندارد و در نهايت شفافى است و لطافت چنان‏كه با اين همه مسافت ستارگان را در آسمان هشتم مشاهده مى‏كنيم. ۴

1.روض الجنان، ج ۱، ص ۱۸۸.

2.روح الجنان، ج ۱، ص ۱۲۰.

3.روض الجنان، ج ۱، ص ۱۹۴.

4.روح الجنان، ج ۱، ص ۱۲۴.


تفسير نورٌ علي نور ج1
68

25. «وَ بَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ»

روض الجنان: در اخبار چنين مى‏آيد كه: جويهاى بهشت بر روى زمين مى‏رود، چنان‏كه متفرّق نمى‏شود بى حايلى. و چهار جوى: آب، و مَى، و شير، و انگبين، به يك جاى مى‏رود كه آميخته نشود. گفتند: صادق عليه‏السلام مى‏گفت اين خبر. ملحدى بشنيد، گفت: عقل اين حديث چگونه پذيرد كه چهار مايع به يك جاى باشند و مختلط نشوند!... . ۱55. علامه شعرانى: رسم ملاحده است كه حكم ماده را در همه عوالم جارى مى‏كنند براى آنكه به موجودى غير مادى قائل نيستند. ۲

1.روض الجنان، ج ۱، ص ۱۷۰.

2.روح الجنان، ج ۱، ص ۱۰۹.

  • نام منبع :
    تفسير نورٌ علي نور ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    صادقي، محسن؛ مروي، عباسعلي
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 75065
صفحه از 724
پرینت  ارسال به