697
تفسير نورٌ علي نور ج1

تفسير نورٌ علي نور ج1
696

20. «أُولئِكَ لَمْ يَكُونُوا مُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ...»

روض الجنان: تحت بند قهر اويند. ۱
1654. علامه شعرانى: در برهان گويد: محبوس و در زندان افتاده را گويند. ۲

24. «مَثَلُ الْفَرِيقَيْنِ كَالْأَعْمى وَ الْأَصَمِّ وَ الْبَصِيرِ وَ السَّمِيعِ...»

روض الجنان: «مَثَلُ الْفَريقَيْنِ» ؛ مَثَلِ اين دو گروه يعنى كافر و مسلمان، چون مَثَل دو
كس است: يكى نابينا و يكى بينا، و يكى شنوا و يكى ناشنوا، راست باشد با يكديگر! صورت، استفهام است و مراد تقرير و جحد، يعنى راست نباشد، يعنى مؤمن و كافر در حسن حال و سوء حال با بينا و نابينا مانند، كافر از روى مثل چون كور و كر است، و مؤمن چون بينا و شنوا، كه اين را حاسّه باشد كه به آن منتفع باشد، و آن ديگر حاسّه ندارد. و مثل، قولى باشد ساير كه در وى تشبيه بود حال اوّل رابه حال دويم، و امثال به صورت خود بايد كه باشد، چنان‏كه تَحْسَبُها حمْقاءَ وهِىَ باخِسٌ، و نگفت هى باخِسَةٌ،* و اگر اين مثل در حق مردى گويى، همچنين بايد گفتن، و كذلك قولُهُمْ لَوْ ذاتُ سِوارِ لَطَمَتْنى**. ۳
1655. علامه شعرانى: * آن زن را گول و بى خرد پندارى با آنكه خرده گير و باريك بين است. اين مثل را درباره زيركى گويند كه خود را به ابلهى زند. گويند مردى از بنى العنبر زنى در همسايگى خود ديد ابله گونه. پنداشت مى‏تواند او را فريب دهد و از مال او چيزى بربايد، گفت: خواهى تا مالهاى خويش در يكديگر آميزيم و انباز شويم و شركت كنيم در منافع كه سود آن بيشتر است. زن راضى شد و مالها درهم كردند. آن‏گاه مرد گفت: بيا تا قسمت كنيم كه من از اينجا مى‏روم، به طمع آنكه مال گزيده خود بردارد و باقى بدو گذارد. هرچه مماكسه كرد زن راضى نشد جز به عين متاع خويش و نيك به خاطر داشت كه مال او كدام است و به علامت مى‏شناخت. و پس آنكه مال خويش بستد زبان به گله باز كرد و پيش اين و آن شكايت آغاز كه فلان خواست مرا بفريبد. مرد ناچار او را چيزى داد حقّ السكوت تا دم فرو بندد و او را رسوا نكند. و اين مَثَل گفت كه ساير گشت. ۴
1656. ** اى كاش كسى كه دستواره بر دست دارد مرا سيلى مى‏زد. گويند كنيز زر خريد را به دستواره زينت نمى‏كردند و اين علامت زنان آزاد بود. اين مَثَل در
جايى گويند كه كسى از پس‏تر از خويش آزار و توهين بيند. ۵

1.روض الجنان، ج ۱۰، ص ۲۵۳.

2.روح الجنان، ج ۶، ص ۲۶۰.

3.روض الجنان، ج ۱۰، ص ۲۵۶.

4.روح الجنان، ج ۶، ص ۲۶۲.

  • نام منبع :
    تفسير نورٌ علي نور ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    صادقي، محسن؛ مروي، عباسعلي
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 75172
صفحه از 724
پرینت  ارسال به