25. «وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلى قَوْمِهِ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ»
روض الجنان: و «مُبين»، شايد تا ظاهر بود و شايد تا مُظهِر بود. ۱
1657. علامه شعرانى: مبين اگر لازم باشد به معنى ظاهر يعنى آشكار شونده است و اگر متعدى باشد به معنى مظهر يعنى آشكار كننده. ۲
26. «أَنْ لا تَعْبُدُوا إِلاَّ اللّهَ إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ عَذابَ يَوْمٍ أَلِيمٍ»
روض الجنان: و «اَليمٍ»، به جرّ، صفتِ يَوم است براى آنكه عذاب در او واقع بود، و نصب روا باشد در عربيّت جز كه هيچ مُقْرى نخوانده است. ۳
1658. علامه شعرانى: چنانكه بارها در اين تفسير گذشت هرچه در عربيت جايز باشد قرآن را بدان وجه قرائت نتوان كرد مگر از قاريان به تواتر نقل شده باشد و آنها كه گويند قرآن را به هرچه در عربى جايز است مىتوان قرائت كرد از مذهب بىخبرند. ۴
28. «...أَ نُلْزِمُكُمُوها وَ أَنْتُمْ لَها كارِهُونَ»
روض الجنان: و حق تعالى، به ترتيب فرمود نهادن. ۵
1659. علامه شعرانى: «ترتيب نهاد» يعنى به ترتيب وضع كه متكلّم مقدم است بر مخاطب و مخاطب بر غائب طبيعةً و عادةً كه انسان اول خود را شناسد، پس از
خود آنكه نزد او حاضر باشد و پس از آن غائب را. ۶
1.روض الجنان، ج ۱۰، ص ۲۵۷.
2.روح الجنان، ج ۶، ص ۲۶۳.
3.روض الجنان، ج ۱۰، ص ۲۵۸.
4.روح الجنان، ج ۶، ص ۲۶۳.
5.روض الجنان، ج ۱۰، ص ۲۵۹.
6.روح الجنان، ج ۶، ص ۲۶۴.