69. «وَ لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُنا إِبْراهِيمَ بِالْبُشْرى قالُوا سَلاماً قالَ سَلامٌ فَما لَبِثَ أَنْ جاءَ بِعِجْلٍ حَنِيذٍ»
روض الجنان: «وَ لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُنا إِبْراهِيمَ بِالْبُشْرى...» ، حق تعالى از اين پس در قصّه ابراهيم و آمدن فريشتگان بهنزديك او به بشارت گرفت، گفت: «وَ لَقَدْ جاءَتْ» ؛ به درستى كه آمدند... . رسولان ما ـ يعنى فريشتگان ... . عبداللهِ عبّاس گفت: جبريل و ميكائيل و اسرافيل بودند. ضحّاك گفت: نُه كس بودند، سُدّى گفت: يازده كس بودند از فريشتگان بر صورت اَمْردانى پاكيزه، درآمدند و گفتند: سَلاماً، على تقدير نُسَلِّم سَلاماً. و گفتند: بايقاع القول عليه، اى قالوا هذه الْكَلِمَة. (وسلام تحيّت باشد، و سَلام سلامت باشد، و سلام نامى است از نامهاى خداى تعالى في قوله: «السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ»۱ و سلام، درختى است في قوله: اِلاّ سَلامٌ و حَرْمَل)، و كذلكَ قوله: «... وَاِذا خاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قالُوا سَلاماً» . ۲
1689. علامه شعرانى: جملهاى كه بين الهلالين قرار داديم معترضه است و به سابق و لاحق مربوط نيست و آن جمله پيش از اين كه گفت «قالوا هذه الكلمة» متصل است به « و كذلك قوله». و به نظر مىرسد به اشتباه ناسخين از جاى ديگر منتقل به اينجا شده يا حاشيه بوده است، ديگرى نوشته و جاى آن را ندانسته، منتقل به متن كردند و قوله «الاسلام و حرمل» ظاهراً جزء شعرى است. و حرمل گياهى است كه به فارسى اسفند مىگويند، گويا شاعر آرزوى فضاى آزاد بيابان كرده است كه در آن غير درخت سلام و اسفند نرويد. ۳