فلسفه احكام
مؤلف در ذيل آيه 2 سوره نور مىنويسد:
و حكم زنا ثابت شود به يكى از دو چيز: امّا به اقرار فاعل. و دوم، به گواهى چهار گواه مسلمان عدل آزاد كه در يك مجلس بر او گواهى دهند به زنا در فرج و معاينه عضو در عضو كَالْميل فى المُكْحُلَة. اگر گواهى نه بر اين وجه دهند، به گواهى ايشان حكم زنا ثابت نشود، و ايشان را حدّ مفترى بايد زدن، هر يكى را هشتاد تازيانه. ۱
علامه شعرانى هم در حاشيه گويد:
با اين شرايط هرگز زنا ثابت نمىشود؛ چون مرد و زن كار در خفيه مىكنند جايى كه يك تن فاسق هم نيست تا به چهار عادل چه رسد، ولكن مقصود از حدّ تعظيم قباحت فعل است گرچه مجازات واقع نشود. ۲
حكمت چيست؟
مؤلف در ذيل آيه 12 سوره لقمان مىگويد:
«وَ لَقَدْ آتَيْنا لُقْمانَ الْحِكْمَةَ» ، آنگه گفت: ما لقمان را حكمت داديم، يعنى عمل و علم و فهم و اصابت و سِداد رأى. ۳
علامه شعرانى هم در حاشيه مىنويسد:
خداوند به اين آيه براى مسلمانان بيان كرد كه حكمت نعمتى است بزرگ كه خداوند به هر كس ندهد و كسى كه لايق آن باشد نعمت بزرگى به او داده است وعقل و فهم كه بدان چيزها را بداند و حقايق اشياء را دريابد مذموم نيست. اگر گويى: اهل شرع از
حكمت مذمت مىكنند، گوييم: محال است مسلمان در مقابل نصّ قرآن سخنى مناقضِ آن گويد و اگر كسى از عقل و حكمت مذمّت كند در حقيقت مخالفت قرآن كرده است. و اگر گويى: مراد از اين حكمت احكام شريعت است، گوييم: صحيح نيست؛ زيرا كه لقمان پيغمبر نبود و آنچه مىگفت به وحى نمىگفت بلكه به فهم و عقل مىگفت. و اگر گويى: بعضى به متابعت عقل طبيعى و دهرى شدند، گوييم آن به متابعت وهم است نه عقل. ۴
37. «فَتَلَقّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِماتٍ فَتابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوّابُ الرَّحِيمُ»
روض الجنان: و در شرع، توبه پشيمانى باشد بر گناه گذشته و عزم بر آنكه با سر مانند آن نشود براى قبحش را يا براى وجه قبحش را، على خلاف فيه ۵ .
77. علامه شعرانى: «با سر آن نشود» يعنى بدان نپردازد و ما گوييم به سر آن كار نرود. و شرط توبه آن است كه از عمل قبيح اجتناب كند براى قبحش. پس كسى كه از زنا اجتناب كند براى شرم يا از قمار اجتناب كند براى آنكه خوب استاد نيست و نزد حريف رسوا مىشود توبه نكرده است. ۶
روض الجنان: و معنى قبول خداى تعالى توبه ايشان را ضمان خداى بود ثواب آن طاعت را، و مراد به قوله: «فَتابَ عَلَيْهِ» در آيت اين است، چه عقاب در حقّ پيغامبران عليهمالسلامثابت نشود تا به اسقاط حاجت باشد.
و بهنزديك ما، توبه اِسقاط عقاب نكند، بل خداى تعالى اِسقاط كند عقاب را عند توبه، به تفضّل. و نزديك معتزله، بر خداى واجب بود قبول توبه به معنى اسقاط عذاب. ۷
78. علامه شعرانى: اگر قبول توبه واجب باشد در همه اديان، و براى همه، در هر زمان واجب است. ۸
روض الجنان: امّا قول آن كس كه گويد كه: توبه امتناع بود از گناه پس از آنكه ارتكاب كرده باشد، و چون درست باشد كه امتناع كند از بعضى معاصى با اقدام بر بعضى مُبْتدءاً، چرا درست نيايد كه امتناع كند از بعضى معاصى كه كرده باشد با اصرار بر بعضى پس از آنكه كرده باشد؟ ۹
79. علامه شعرانى: معنى اين است كه اگر كسى از بعضى معاصى مانند زنا امتناع كند
اگرچه اصرار كند بر غيبت بر او عقاب زنا نباشد، پس توبه از زنا با اصرار بر غيبت از كسى كه پيش از اين هم زنا كرده باشد صحيح است... . ۱۰
1.روض الجنان، ج ۱۴، ص ۶۶ ـ ۶۷.
2.روح الجنان، ج ۸ ، ص ۱۶۹. مطابق تعليقه شماره ۲۲۵۳ اين مجموعه.
3.روض الجنان، ج ۱۵، ص ۲۸۳.
4.روح الجنان، ج ۹، ص ۶۸. مطابق تعليقه شماره ۲۴۴۶ اين مجموعه.
5.روض الجنان، ج ۱، ص ۲۳۰.
6.روح الجنان، ج ۱، ص ۱۵۰.
7.روض الجنان، ج ۱، ص ۲۳۱.
8.روح الجنان، ج ۱، ص ۱۵۱.