83
تفسير نورٌ علي نور ج1

قبله

علامه شعرانى متخصص در رياضيات و هيئت و نجوم بود و در تعليقات عالمانه خويش جابه‏جا نكاتى را تذكر داده يا نقد كرده است. در مورد جهت قبله نيز مطالبى آورده است.
مؤلف ذيل آيه 144 سوره بقره مى‏نويسد:
... و دگر آنكه: اتفاق مسلمانان است كه اگر روى به جانبى كند از جوانب، و اگر همه طرفى و كنارى باشد نمازش درست بود.
اكنون بدان كه: تعيين قبله مختلف است به اختلاف احوال حاضران. كعبه قبله آن كس است كه او در مسجد الحرام باشد، و مسجد قبله آن كس است كه بيرون مسجد بود در حرم، و حرم قبله آن كس است كه بيرون حرم بود از چهار جانب. و اهل عراق روى به ركن عراقى كنند، و اهل يمن روى به ركن يمانى كنند، و اهل شام روى به ركن شامى كنند، و اهل غرب روى به ركن غربى كنند، اين مذهب ماست. و جمله فقيهان مخالفند ما را. ۱
علامه شعرانى هم در حاشيه مى‏نويسد:
اتفاق مسلمانان نسبت به كعبه معظّمه است نه نسبت به مسجد؛ زيرا كه اگر چنان مقابل مسجد بايستد كه مواجه كعبه نباشد نماز صحيح نيست.
كسى كه بيرون مسجد نزديك آن بايستد برابر گوشه مسجد چنان‏كه مقابل كعبه نباشد نمازش باطل است و بيرون حرم نسبت به حرم همچنين. پس مناط قبله كعبه است با آنكه در قرآن مسجدالحرام را نام برد اما اجماع مسلمانان از صدر اسلام و عمل آنان دليل آن است كه مراد از آن كعبه است.
دو عبارت كه نسبت به مذهب ما داد با يكديگر مخالفند؛ چون اگر واجب باشد اهل عراق روى به ركن عراقى كنند و ركن عراقى در كعبه است، كافى نيست روى به حرم كنند بى آنكه متوجه كعبه باشند، پس مناط قبله كعبه است نه حرم.
و علماى متأخر گويند قبله براى نزديك عين كعبه است و براى دور جهت آن است و جهت كعبه عبارت از آن است كه چون عين كعبه را ندانند همه آن سمتها كه احتمال وجود كعبه در آن مى‏رود جهت است و نماز روى به همه آن سمتها صحيح است و آن حد كه يقين داريم سمت كعبه نيست از جهت خارج است. و حق آن است كه واجب اصلى استقبال عين كعبه است و جهتْ واجب اضطرارى است. لذا هر چه مى‏توان در جهت تضييق بايد كرد پس اگر احتمال سمت كعبه را در چهار انگشت محصور توان كرد يك شبر را جهت قرار ندهد. و هكذا. ۲

46. «الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَ أَنَّهُمْ إِلَيْهِ راجِعُونَ»

روض الجنان: «وَ أَنَّهُمْ إِلَيْهِ راجِعُونَ» تكرار نباشد، چه اگر لِقاء بر مصير حمل كنند، مصير و مرجع هر دو يكى باشد، و رجوع بازگشتن باشد.* اگر گويند چگونه گفت: راجعون و «راجع» آن را گويند كه جايى بوده باشد، و از آن جا بيامده پس به آن جا شود، و ايشان هرگز به قيامت نبوده‏اند تا آن جا باز شوند؟ جواب آن است كه: ايشان در دنيا هم در قبضه قدرت خداى بودند، و اگر چه فرمان خداى نمى‏بردند در بعضى احوال، و خداى تعالى به نوعى مصلحت تعجيل عقوبت ايشان نمى‏كرد چون با فنا شوند، و خداى تعالى ايشان را باز آفريند با تصرّف خداى شوند پس از آنكه به فنا از تصرّف او برفته باشند. ۳ **
90. علامه شعرانى: * چون لقاء پروردگار در جمله پيش به معنى مرگ است و برگشتن به سوى او به معنى بازگشتن به تصرّف او، اين دو تكرار نيست برخلاف آنكه لقاء را به صيرورت تفسير كنيم. ۴
91. ** محققان گويند: چنان‏كه خداوند مبدأ المبادى است و همه از او پديد آمدند، بازگشت همه بدو است چون غايت الغايات است. و اين معنى در قرآن كريم
بسيار مكرر شود و تأويل او به تدريج معلوم گردد. ۵

1.روض الجنان، ج ۲، ص ۲۱۱.

2.روح الجنان، ج ۱، ص ۳۵۹. مطابق تعليقه شماره ۱۷۵ اين مجموعه.

3.روض الجنان، ج ۱، ص ۲۶۱.

4.روح الجنان، ج ۱، ص ۱۷۱.

5.روح الجنان، ج ۱، ص ۱۷۲.


تفسير نورٌ علي نور ج1
82

چشم زخم

مؤلف در ذيل آيه 69 سوره يوسف مى‏نويسد:
... و مصر را چهار دروازه بود، ايشان پراگنده شدند و به هر چهار دروازه در مصر شدند، چنان‏كه يعقوب فرموده بود. «ما كانَ يُغْنِي عَنْهُمْ مِنَ اللّهِ مِنْ شَيْءٍ» ؛ از خداى تعالى هيچ غنا نكرد آن دخول ايشان از درهاى پراگنده مگر حاجتى كه در دل يعقوب بود كه آن حاجت روا شد، و آن شفقت پدران بود بر فرزندان و ترس و انديشه او از چشمِ بد. ۱
علامه شعرانى در حاشيه درباره چشم زخم گويد:
در روايات صحيحه آمده است كه «العين حقّ» ؛ چشم زدن درست است و آيه «وَإِنْ يَكادُ الَّذِينَ كَفَرُوا»۲
هم دليل آن است و حكما نيز وجه آن را بيان كرده‏اند و در اشارات أبوعلى سينا مذكور است. و اينكه جاهلان چشم زخم را از خرافات مى‏پندارند صحيح نيست. ۳

مدت خواب اصحاب كهف

مؤلف در ذيل آيه 10 سوره كهف مى‏نويسد:
گفتند: اكنون بيايى تا امشب با غارى شويم و آنجا بخسپيم، و فردا تدبير خود سازيم. آن شب در غار شدند و بخفتند و خداى تعالى خواب بر ايشان مستمر كرد تا سيصد و نه سال بخفتند و كس راه با ايشان نبرد... . ۴
علامه شعرانى در حاشيه توضيح مى‏دهد:
بنابر آنكه 309 سال در قرآن براى مدت خواب آنان است وخداوند تعالى تصديق فرموده. و چنان‏كه گفتيم نصارا گويند 150 سال يا 157 سال خفتند و قول آنان اعتبار ندارد و 309 سال در قرآن هم منقول از جماعتى است و حق آن است كه مدت خواب آنان معلوم نيست. ۵

45. «وَ اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلوةِ...»

روض الجنان: و در «صلات» دو قول گفتند: يكى دعا و ديگر نماز. و حمل بر نماز كردن اولى‏تر بود، چه عُرف شرع اين لفظ از اصل وَضع ببرده است و محقّق كرده به اين افعال مخصوص. ۶
87. علامه شعرانى: يعنى افعال مخصوص را معنى حقيقى آن قرار داده است. ۷
روض الجنان: و گفته‏اند: ظنّ از افعالى است كه به معنى شَىْ‏ء و ضدّ باشد به معنى ظنّ و علم بود، و گفته‏اند: چون در علم به كار برند مجاز بود، و اين قول قريب است به صواب براى آنكه از اطلاق لفظ ظنّ عِلْم ندانند تا قرينه‏اى نباشد. و قرينه در آيت آن است كه: آيت وارد است مورد مَدْح، و مدح نباشد آن را كه در بعث و نشور شاكّ باشد.* و حدّ ظنّ آن باشد كه به قوى كند به‏نزديك آنكه اين معنى در او حال باشد، كه متعلّق معنى چنان است با آنكه روا دارد كه بر خلاف آن است. ۸ **
88. علامه شعرانى: * اين شك اعم از ظن است و از اين سخن معلوم گرديد كه ظن در اصول دين به اتفاق محققان معتبر نيست و بعضى اهل حديث گويند در ايمان بهظن
قوى اكتفا مى‏توان كرد و در حقّ اليقين مرحوم مجلسى بابى در آن ايراد كرده است. ۹
89. ** ترجمه عبارت ذريعه سيد مرتضى است: «فامّا الظنّ فهو ما يقوى كون ما ظنّه على ما تناوله الظنّ وإن جوّز خلافه»؛ ۱۰ يعنى ظن آن است كه قوى باشد در نظر انسان كه آنچه ظن او به آن تعلّق گرفته مطابق واقع است، اگرچه خلاف آن را هم روا دارد. ۱۱

1.روض الجنان، ج ۱۱، ص ۱۱۴.

2.قلم (۶۸): ۵۱ .

3.روح الجنان، ج ۶، ص ۴۱۲. مطابق تعليقه شماره ۱۷۶۶ اين مجموعه.

4.روض الجنان، ج ۱۲، ص ۳۱۷ ـ ۳۱۸.

5.روح الجنان، ج ۷، ص ۳۰۶. مطابق تعليقه شماره ۲۰۳۰ اين مجموعه.

6.روض الجنان، ج ۱، ص ۲۵۶.

7.روح الجنان، ج ۱، ص ۱۶۸.

8.روض الجنان، ج ۱، ص ۲۵۹.

9.روح الجنان، ج ۱، ص ۱۶۹.

10.الذريعه، ج ۱، ص ۲۳.

  • نام منبع :
    تفسير نورٌ علي نور ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    صادقي، محسن؛ مروي، عباسعلي
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 59936
صفحه از 724
پرینت  ارسال به