85
تفسير نورٌ علي نور ج1

فصل سوم : شيوه كار و چند نكته

چنان كه در فصل اول آمد، كتاب روض الجنان مشهور به تفسير شيخ ابوالفتوح رازى تاكنون چهار چاپ خورده است و آنچه موضوع سخن ماست چاپ سوم اين كتاب است. مرحوم علامه شعرانى علاوه بر تصحيح اين كتاب ـ با توجه به اينكه نسخه‏هاى مصحَّح و متعددى هم در اختيارش نبوده ـ تعليقات ارزشمند و عالمانه‏اى بر آن افزوده است. نكته‏هايى كه بعضى از آنها خود موضوع مقالات ارزشمندى مى‏تواند باشد؛ نكته‏هاى تفسيرى، فقهى، كلامى، حديثى، فلسفى، تاريخى، رياضى، هَيَوى، جغرافى، لغوى و... حاوى مطالبى بكر كه بعضى در توضيح مطالب شيخ ابوالفتوح كارساز است و بعضى ديگر در نقد آراى او، همچنين همه اشعار عربى كتاب را ـ كه بسيار نيز هست ـ ترجمه و شرح كرده و درباره سرايندگان آنها مطالبى آورده است.
بارى، در چاپ اخير اين كتاب كه به همت بنياد پژوهشهاى آستان قدس رضوى در بيست جلد سامان يافته، اين تعليقات نيامده است. لذا كنگره بزرگداشت شيخ ابوالفتوح رازى به بنده پيشنهاد كرد اين تعليقات را تنظيم كنم تا در ضمن مجموعه آثار كنگره مزبور منتشر شود.
روال كار در تنظيم اين مجموعه به اين صورت است كه ابتدا تعليقات علامه شعرانى ويرايش شد و منابع آيات و احاديث و نقل قولهاى ايشان تخريج شد. سپس بخشى از متن تفسير كه مرتبط با تعليقات بود در بالاى هر تعليقه قرار گرفت تا اين مجموعه خود مستقلاً و بدون مراجعه به اصل
كتاب قابل استفاده باشد. همچنين مقدمه پر برگ و بارى كه علامه شعرانى بر چاپ 12 جلدى خود نوشته بود پس از ويرايش و تخريج اقوال در ابتداى كتاب قرار گرفت.
در خاتمه اين فصل تذكر چند نكته لازم است:
1. نام مجموعه را نورٌ على نور گذاشتيم، چرا كه تفسير شيخ ابوالفتوح رازى به منزله نورى است و تعليقات علامه شعرانى نور ديگرى است كه بر آن نور تابيده است و نورٌ على نور شده است.
2. مجموعه به ترتيب سوره‏هاى قرآن تنظيم شد و آيات مورد بحث در هر تعليقه آورده شد.
3. مراد از «چاپ مشهد» در اين مجموعه، چاپ بيست جلدى رَوضُ الجِنان و رَوحُ الجَنان به تصحيح دكترمحمد جعفر ياحقى و دكتر محمد مهدى ناصح است كه در بنياد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى چاپ و منتشر شده است. و مراد از «چاپ علامه شعرانى»، چاپ 12 جلدى با تصحيح و تعليقات و توضيحات مرحوم علامه ميرزا ابوالحسن شعرانى و همكارى مرحوم على اكبر غفارى با عنوان رَوحُ الجِنان و رُوحُ الجَنان است.
4. يكى از شاهكارهاى علامه شعرانى در تعليقات تفسير ابوالفتوح رازى، ترجمه و توضيح و اعراب دقيق اشعار است. در چاپ مشهد، ترجمه اشعار با استفاده از تعليقات شعرانى در پايان هر يك از مجلدات بيست گانه آمده است و كنگره بزرگداشت ابوالفتوح رازى قصد دارد فهرست كاملى از اين اشعار را در يك جلد چاپ كند. در اين فهرست، ترجمه‏هاى ذيل آنچه در چاپِ مشهد آمده هم درج مى‏شود. به اين لحاظ ما در مجموعه حاضر هيچ كدام از ترجمه و توضيحات اشعار را نياورده‏ايم. البته نگارنده معترف است كه نياوردن توضيحات و ترجمه‏هاى اشعار نقص فاحشى براى اين مجموعه است؛ چرا كه علامه شعرانى علاوه بر ترجمه اشعار، توضيحات مفيدى راجع به شعرا و محتواى اشعار آورده است. اما كار كنگره درآوردن ترجمه اشعار موجب شد ما ـ على رغم ميل باطنى ـ از آوردن ترجمه و توضيحات اشعار خوددارى كنيم.
5 . گاهى متن مورد نظر در روض الجنان طولانى بود يا متنِ تقطيع شده ابهام داشت، كه در اين صورت متن طولانى را تلخيص كرده و داخل قلاب آورديم و يا براى رفع ابهام و ارتباط متن با تعليقات شعرانى مطالبى داخل قلاب افزوديم. بنابراين عبارتهاى داخل قلاب از نگارنده است.
6. به چند دليل عبارات متن تفسير را از چاپ مشهد انتخاب كرديم نه از چاپ علامه شعرانى:
الف) چون در چاپ مشهد از نسخه‏هاى متعددى استفاده شده، متن پاكيزه‏تر و بى‏عيب‏ترى ارايه شده است.
ب) در نتيجه بسيارى از حواشى علامه شعرانى كه احياناً مربوط به نسخ مغلوطى بوده كه از آنها استفاده مى‏كرده، بى فايده و بى موضوع شده و ما نيز اين گونه حواشى را نياورديم.
ج) در بسيارى از موارد، مصححانِ محترم چاپ مشهد با توجه به چاپ علامه شعرانى و تعليقات ايشان متن خود را تصحيح كرده‏اند يا اينكه در پانوشت تذكر داده‏اند كه در چاپ علامه شعرانى چنين است. در اين گونه موارد نيز از آوردن تعليقات علامه شعرانى خوددارى كرديم. البته گاهى در مواردى اندك در متن از چاپ شعرانى استفاده شد و در پاورقى تذكر داده شد كه چاپ مشهد نيز چنين است و اين در جايى بود كه تعليقه مرحوم شعرانى كمكى به تصحيح متن مى‏كرد.
7. بعضى تعليقات مرحوم شعرانى كه در آنها لغتى معنا شده بود يا مراد از عبارتى روشن شده بود، و با اندكى دقت يا مراجعه به كتب لغت مراد مؤلف مشخص مى‏شد، براى پرهيز از تطويل و حجيم شدن كتاب، حذف شد.
8 . در مواردى نيز لغتى بارها ذيل آيات مختلف معنا شده بود كه در اين گونه موارد، به جز بار اول، بقيه موارد حذف شد.
9. مراد از روض الجنان در پاورقى‏ها، تفسير شيخ ابوالفتوح چاپ مشهد و مراد از روح الجنان چاپ مرحوم شعرانى است؛ چرا كه آن مرحوم نام صحيح تفسير را همان رَوحُ الجِنان و رُوح الجَنان مى‏داند. ۱
10. تعليقات علامه شعرانى شماره گذارى شد تا اولاً ارجاع به آنها آسان باشد و ثانياً در «فهرست موضوعى» از آنها استفاده شود و به جاى شماره صفحه به شماره تعليقه اشاره شود.
11. مبناى تجزيه اين مجموعه در دو جلد، چاپ بيست جلدى مشهد بوده است؛ بدين صورت كه تا پايان جلد دهم اين چاپ در جلد اوّلِ تفسير نورٌ على نور و از آغاز جلد يازدهم تا پايان جلد بيستم در جلد دوم آورده شد. شايان ذكر است كه مؤلف نيز تفسير را در بيست جلد قرار داده است.
12. در مورد شماره آيات قرآن نيز مبناى شماره گذارى، چاپ بيست جلدى روض الجنان است كه بر مبناى قرآنهاى رايج يعنى رسم عثمان طه مرتب شده كه البته در چاپ علامه شعرانى شماره آيات اندكى با چاپ مشهد متفاوت است.
13. در پايان اين مجموعه چند فهرست تنظيم و گنجانده شد: 1. فهرست موضوعى كه شامل همه موضوعات تعليقه‏هاى علامه شعرانى به ترتيب الفبايى است. 2. فهرست لغات و تركيبات
شامل لغات و تركيباتى كه علامه شعرانى در تعليقات ترجمه و توضيح داده است. البته فهرستهاى ديگرى چون فهرست كسان، جايها و معصومان و پيامبران عليهم‏السلام و فهرست منابع و مآخذ هم تنظيم شد كه ملاحظه مى‏كنيد.
* * *
در پايان از همه كسانى كه در تهيه و تنظيم اين كتاب يارى كردند تشكر و قدردانى مى‏كنم؛ بخصوص دوست فاضل و ارجمندم جناب مستطاب جناب آقاى عباسعلى مردى كه در همه مراحل كمك كار بنده بودند؛ جناب رفيق شفيق و قديم ما حضرت آقاى حاج شيخ رضا مختارى (دامت توفيقاته) هم از هيچ كمكى كوتاهى نكردند.
همچنين از دبير علمى كنگره حضرت آقاى حاج شيخ مهدى مهريزى و مسؤول دبيرخانه كنگره، دوست گرامى و فاضلم حضرت مستطاب جناب آقاى حاج شيخ على اكبر زمانى‏نژاد كه با عنايت ايشان اين اثر در مجموعه آثار كنگره قرار گرفت، تشكر و قدردانى كنم.
آقاى جواد قربانى حروف زنى كتاب و آقاى شيخ محمود ملكى و شيخ محمد عباس زاده و محمد يوسفى نمونه خوانى و تنظيم بعضى از فهرستهاى كتاب را برعهده داشتند و فاضل و شاعر معاصر جناب آقاى سيد حيدر بيات هم در يافتن مآخذ بعضى از اشعار ما را يارى دادند كه از همه ايشان تشكر مى‏كنم.
محسن صادقى
قم، مؤسّسه كتابشناسى بزرگ شيعه
برگ ريزانِ 84

50 . «وَ إِذْ واعَدْنا مُوسى أَرْبَعِينَ لَيْلَةً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَنْتُمْ ظالِمُونَ»

روض الجنان: و «نَظَر»، به معنى رحمت باشد، في قوله: «وَ لا يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ...» ، اَىْ لا يَرْحَمُهُمْ. و گفته‏اند: اين از قسمت اولى است براى آنكه يَنْظُرُ في حالِهِ اَوَّلاً فَيَعْرِفُ حالَهُ فَيَرْحَمُهُ فى الشّاهِدِ، در شاهد از ما يكى در حال ديگرى نگرد حالش مختلّ بيند، بر او رحمتش آيد. و در حقّ خداى تعالى بر مجاز بود چيز را به نام آنچه طريق اوست با خوانده باشد. ۲
97. علامه شعرانى: هر معنى را به نام آنچه طريق او است بخوانند مجاز باشد خواه در حقّ خداى تعالى و خواه در حقّ ديگران، مثلاً بهشت گوييم و از آن عبادت خواهيم يا دوزخ و از آن گناه. و سعدى گفت «كه شهوت آتش است از وى بپرهيز»؛ يعنى شهوت طريق آتش است. ۳
روض الجنان: ... و اين وجوه سَره است. ۴98. علامه شعرانى: سره به معنى نيكو است و ناسره به معنى بد، و حافظ گويد:
يار مفروش به دنيا كه بسى سود نكردآنكه يوسف به زر ناسره بفروخته بود۵
روض الجنان: و قصّه آيت و حديث ساختن گوساله آن است كه، راويان اخبار و اهل سِيَر گفتند: چون خداى تعالى فرعون را هلاك كرد و مُلك و مِلْك او به ميراث به بنى اسرايل داد... . ۶
99. علامه شعرانى: در صورتى كه بگوييم بنى اسرائيل به مصر باز گشتند وگرنه ملك فرعون به بنى اسرائيل نرسيد و نظير آن رسيد. ۷
روض الجنان: عبداللهِ عبّاس گفت: نامش [=سامرى] موسى بن ظفر بود و زرگر بود و از اهل باجرمى بود. ۸
100. علامه شعرانى: باجرمى به الف مقصوره در آخر آن و فتح جيم موضعى است در جزيره شمال عراق. ۹

1.رك: مقدمه مرحوم شعرانى بر تفسير ابوالفتوح رازى كه در اين مجموعه هم آورده‏ايم.

2.روض الجنان، ج ۱، ص ۲۸۲.

3.روح الجنان، ج ۱، ص ۱۸۷. گلستان سعدى، ص ۱۷۶، باب هشتم در آداب صحبت.

4.روح الجنان، ج ۱، ص ۱۸۷. ديوان حافظ، ص ۱۴۳، غزل شماره ۲۱۱.

5.روض الجنان، ج ۱، ص ۲۸۵.

6.روح الجنان، ج ۱، ص ۱۸۹.

7.روض الجنان، ج ۱، ص ۲۸۵؛ در چاپ مشهد «جاجرمى» ضبط شده است.


تفسير نورٌ علي نور ج1
84

49. «وَ إِذْ نَجَّيْناكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذابِ يُذَبِّحُونَ أَبْناءَكُمْ وَ يَسْتَحْيُونَ نِساءَكُمْ ...»

روض الجنان: و آل شخص باشد، و اصل كلمه از اَوْل باشد و آن رجوع بود. و فرعون نام پادشاه عمالقه است... و ايشان جماعتى اند از عرب. ۱
92. علامه شعرانى: يعنى عمالقه جماعتى هستند از عرب و چند سلسله از فراعنه مصر عرب بودند و آنها را يونانيان هكسوس گويند يعنى چوپانان. ۲
روض الجنان: و اين فرعون يوسف عليه‏السلام بر دست يوسف ايمان آورد، و در عهد يوسف بمرد، از پسِ او پادشاهى به قابُوس بن مُصْعَب رسيد... و نسب او اَلْوَليد بن مُصْعَب بن الرَّيان بن اَراشة بن شروان بن عمروبن قاران بن عملاق بن لاوذبن سام بن نوح عليه‏السلام، اين فرعونِ موسى بود. ۳
93. علامه شعرانى: اين نام و نسب از امام معصوم روايت نشده و سند آن معلوم نيست، و نام فرعون زمان ولادت موسى عليه‏السلام در تورات رعمسيس است. والله العالم. ۴
روض الجنان: خداى تعالى قضا چنان كرد كه هارون در سال اَمن و عَفْوزاد، و به يك سال مه از موسى بود. ۵
94. علامه شعرانى: يعنى يك سال از موسى بزرگ‏تر بود و «مِه» به كسر ميم بزرگ است در مقابل «كِه» يعنى كوچك و سعدى گويد:
چو از قومى يكى بيدانشى كردنه كِهْ را منزلت مانَد نه مِهْ را۶
روض الجنان: چپد درها بسته است. ۷
95. علامه شعرانى: چنان به نظر مى‏رسد كه لغتى است در چفت يعنى بست و زنجير پشت در؛ زيرا كه در فارسى فاء به پ و تاء به دال تبديل مى‏شود. مانند سفيد و سپيد و اسفند و اسپنت و تنبوره و دنبوره. ۸
روض الجنان: قول رسول عليه‏السلام: اُخْبُرْ تَقْلِهِ. ۹
96. علامه شعرانى: باخبر شو و آن را دشمن دار؛ يعنى اگر از باطن مردم خبردار شوى آنان را دشمن دارى. ۱۰

1.روض الجنان، ج ۱، ص ۲۶۹.

2.روح الجنان، ج ۱، ص ۱۷۷.

3.روح الجنان، ج ۱، ص ۱۷۷.

4.روض الجنان، ج ۱، ص ۲۷۱.

5.روح الجنان، ج ۱، ص ۱۷۹. گلستان سعدى، ص ۸۸ ، باب دوم، حكايت ۵ .

6.روض الجنان، ج ۱، ص ۲۷۲؛ در چاپ مشهد «چَند» ضبط شده است.

7.روح الجنان، ج ۱، ص ۱۷۹.

8.روض الجنان، ج ۱، ص ۲۷۴.

9.روح الجنان، ج ۱، ص ۱۸۱.

  • نام منبع :
    تفسير نورٌ علي نور ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    صادقي، محسن؛ مروي، عباسعلي
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 59917
صفحه از 724
پرینت  ارسال به