2305. علامه شعرانى: بر فرض به يكى هم قناعت مى كردند باز متجاوز بودند؛ چون خداوند را به هيچ وجه نمى توان ديد و ملائكه را مردم عادى با چشم جهان بين نمى بينند مگر در حال خلاف عادت به چشم مثالى. ۱
روض الجنان: و در آيت، التقاء به معنى مماسّه و مخالطت است، يعنى به يكديگر رسيدند. ۲
2306. علامه شعرانى: «لقاى» با خدا به معنى مماسه و مخالطه هم صحيح نيست به آن معنى كه به ذهن عامه مردم مى آيد از برخورد دو جسم، وليكن مراد مؤلف از مماسه و مخالطه چيز ديگر است كه عرفا از آن تعبير به فنا و محو مى كنند، يعنى قرب كامل. ۳
22. « ... لا بُشْرى يَوْمَئِذٍ لِلْمُجْرِمِينَ وَ يَقُولُونَ حِجْراً مَحْجُوراً» .
روض الجنان: الرَّمَكَةُ. ۴
2307. علامه شعرانى: «رمكه» ماديان است. ۵
25. «وَ يَوْمَ تَشَقَّقُ السَّماءُ بِالْغَمامِ وَ نُزِّلَ الْمَلائِكَةُ تَنْزِيلاً» .
روض الجنان: «وَ نُزِّلَ الْمَلائِكَةُ تَنْزِيلاً» ؛ و فرود آرند فريشتگان را فرود آوردنى. ۶
2308. علامه شعرانى: چون آسمان كه حاجب ميان عالم دنيا و عالم اعلى است بشكافد و از ميان برود مردم فرشتگان را ببينند، چنان كه حجاب ماده از پيش چشم برداشته شود عالم ملكوت براى مردم عالم ملك ظاهر شود. ۷
1.روح الجنان، ج ۸ ، ص ۲۶۲.
2.روض الجنان، ج ۱۴، ص ۲۱۰.
3.روض الجنان، ج ۱۴، ص ۲۱۱.
4.روح الجنان، ج ۸ ، ص ۲۶۳.
5.روض الجنان، ج ۱۴، ص ۲۱۴.
6.روح الجنان، ج ۸ ، ص ۲۶۵.