«وَ أَكْثَرُهُمْ كاذِبُونَ» ؛ و بيشترينه ايشان كاذب و دروغزنند براى آنكه برخود چيزهاى ديگر با آن ضمّ كنند... . ۱
2349. علامه شعرانى: اين علامت كه خداوند براى فرق ميان كاهن و نبى يا وحى خدا و القاء شياطين بيان فرمود. محيى الدين در فتوحات مشروح و مفصل بيان كرده كه القاء جن و شياطين آنها است كه مشتمل بر كذب و باطل و لهو باشد يا راجع به صنايع دنيوى، و وحى ملائكه حق، و علوم الهى، و ترغيب به مكارم اخلاق و از امور آخرتى است. ۲
225ـ226. «أَ لَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِي كُلِّ وادٍ يَهِيمُونَ * وَ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ ما لا يَفْعَلُونَ» .
روض الجنان: آنگه وصف شاعران كرد گفت: «أَ لَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِي كُلِّ وادٍ يَهِيمُونَ * وَ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ ما لا يَفْعَلُونَ» ؛ نبينى كه ايشان در هر وادى سر در نهند؟ يقال: هامَ على وَجْهِه اِذا جاز و سارَ عَلى غيْر قَصْدٍ؛ سر در نهند در راه و بى راه مى رود. ۳
2350. علامه شعرانى: علامتى كه خداوند براى فرق ميان شاعر و پيغمبر بيان فرموده دو چيز است: يكى آنكه پيروان پيغمبران مردمان صالح و صاحب مكارم اخلاقند و پيروان شعرا مردم گمراه و فاسد. دوم آنكه شاعر مرام و قاعده اى ندارد براى اصلاح روح جامعه بشر راهى نيافته و طريقه اى آماده نكرده؛ از اين جهت كارى كه مى گويند خود نمى كنند و بر اصولى ثابت مثل توحيد و مكارم اخلاق مستقر نيستند و كوشش در ترويج آن نمى كنند. ۴
227. « ... وَ ذَكَرُوا اللّهَ كَثِيراً وَ انْتَصَرُوا مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا وَ سَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَى
¨َّ