1041
تفسير نورٌ علي نور ج2

موجود ساختن و متفرق ساختن و باز به هم پيوستن همين حكم دارد. و درست آن است كه گوييم در نزد قدرت پروردگار خرق عادت ممكن است و حاجت به اين توجيهات نيست. ۱

44. «قِيلَ لَهَا ادْخُلِي الصَّرْحَ فَلَمّا رَأَتْهُ حَسِبَتْهُ لُجَّةً وَ كَشَفَتْ عَنْ ساقَيْها...» .

روض الجنان: قوله: «قِيلَ لَهَا ادْخُلِي الصَّرْحَ» ؛ گفتند او را كه: در اين كوشك رو. مفسّران گفتند سبب آن بود كه جنّيان سليمان را گفتند: پاى او با پاى چهار پاى ماند، تا او را در چشم سليمان زشت كنند... و گفتند: فرمود تا فرش ميان سراى و كوشك او از آبگينه سپيد ساختند بر لون آب... . ۲
2385. علامه شعرانى: خداوند تعالى به ذكر قصه سليمان وتجمل وى در بنا و مانند آن به ما تعليم كرد كه اين گونه اعمال چون از حلال باشد و براى غرض حلال، حرام نيست و هم استعانت به جن در كشف بسيارى از اسرار طبيعى و صنايعى كه كشف و اختراع كردند براى رغبت انسان در رفاه و جمال زندگى بوده است و منع آن بر خلاف طبع بشر و سدّ ترقى علم و صنعت است. ۳
روض الجنان: اُستُره. ۴
2386. علامه شعرانى: «استره» تيغ سر تراشى است. بارى، اختراع و كشف آنچه مادى دنيوى باشد به الهام جن و آنچه مربوط به روحانيات باشد به الهام ملائكه است. ۵

62. «أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ...» .

روض الجنان: سهل بن عبدالله گفت: مضطرّ آن مفلسى باشد كه چون دست به

1.روح الجنان، ج ۸ ، ص ۴۰۳.

2.روض الجنان، ج ۱۵، ص ۴۹.

3.روح الجنان، ج ۸ ، ص ۴۰۵.

4.روض الجنان، ج ۱۵، ص ۵۰ .

5.روح الجنان، ج ۸ ، ص ۴۰۶.


تفسير نورٌ علي نور ج2
1040

«قَبْلَ أَنْ يَأْتُونِي مُسْلِمِينَ» ... و علما خلاف كردند در سبب آنكه سليمان خواست كه عرش او بيارند پيش از آنكه او بيايد... .
ابن زيد گفت: براى آن كرد كه خواست كه عقل و تميز بلقيس را امتحان كند، تا چون او حاضر آيد، او عرش را منكّر و مغيّر كند و گويد كه: «...أَ هكَذا عَرْشُكِ»۱ ، تا او بشناسد يا نه! و درست آن است كه غرض او آن بود تا معجزه باشد خارق عادت، و آيتى و دلالتى بود بلقيس را بر نبوّت و صدق او. ۲
2383. علامه شعرانى: يعنى اقوال گذشته درست نبود و اين مؤيد قول ما است كه مؤلف به همهّ آنچه نقل كرده است اعتماد ندارد و هر جا تصريح نفرموده آن را به وضوح واگذاشته است. ۳

40. «قالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ...» .

روض الجنان: ... عبداللهِ عبّاس گفت: آصف دو ركعت نماز كرد و خداى را به نام مهترين بخواند، گفت: يا رسول الله! توبه جانب يمن مى نگر. خداى تعالى فرشتگان را بفرستاد تا در زير زمين بياوردند، و زمين شكافته شد، و سرير از پيش سليمان برآمد از زمين. ۴
2384. علامه شعرانى: معجزه چيزى است كه برخلاف عادت طبيعى باشد و گرنه معجز نيست و عجب است كه ابوعلى جبائى وامثال وى از معتزله بسيارى از محالات را معتقد مى شدند و نقل عرش ملكه سبا را به تأويلات بيهوده توجيه مى نمايند. و اگر آوردن عرش بلقيس از روى زمين محال باشد از زير زمين محاليت آن واضح تر است و اگر از زير زمين ممكن باشد از روى زمين آسان تر و معدوم كردن وبار ديگر

1.نمل (۲۷): ۴۲.

2.روض الجنان، ج ۱۵، ص ۴۳ ـ ۴۴.

3.روح الجنان، ج ۸ ، ص ۴۰۲.

4.روض االجنان، ج ۱۵، ص ۴۶.

  • نام منبع :
    تفسير نورٌ علي نور ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    صادقي، محسن؛ مروي، عباسعلي
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 138739
صفحه از 1440
پرینت  ارسال به