1051
تفسير نورٌ علي نور ج2

17. «قالَ رَبِّ بِما أَنْعَمْتَ عَلَيَّ فَلَنْ أَكُونَ ظَهِيراً لِلْمُجْرِمِينَ» .

روض الجنان:... و در خبر است كه: فرداى قيامت كه خلايق را در مَوْقِف سياست بدارند، منادى از قِبَلِ ربّ العزّة ندا كند كه: اَيْنَ الظَّلَمَةُ وَاَعْوانُ الظَّلَمَةِ؟ كجااند ظالمان و اعوان ظالمان؟ همه را جمع كنند، حتّى منْ بَرى لَهُمْ قَلَماً اَوْلاقَ لَهُمْ دَواةً؛ تا آن كس كه براى ايشان قلمى تراشيده باشد يا دواتى سياه كرده باشد، و همه را در دوزخ اندازند.
و در اثر هست كه: يكى از جمله صالحان در ديوان رفت به شفاعتى تا دفع ظلمى كند از مظلومى، آن صاحب ديوان گفت: قلمى تيز كن تا بر نويسم كه از او چيزى نخواهند. او قلم تُنُك كرد و او بنوشت كه: از اين مرد به ناواجب چيزى نخواهند، و كسانى كه رفته اند بازگردند.
چون قلم از دست بنهاد، مرد قلم برگرفت و سرش بشكست. گفت: چرا چنين كردى؟ گفت: ترسم كه توبه اين قلم چيزى بر كسى نويسى به ظلم، و من از جمله آنان باشم كه تو را بر آن ظلم يارى كرده باشم در تحت آن خبر شوم كه: حتّى مَنْ لاقَ لَهُم دَواةً اَوْ برى لَهُمْ قَلَماً. ۱
2405. علامه شعرانى: گروهى از صوفيه گويند كسب و تجارت هم اعانت ظالم است كه باج راه و گمرك مى ستاند و از اين جهت ترك تجارت را اولى مى دانند و اين قول را در تجريد از بعض قدماى آنان نقل كرده است. ۲ و گروهى گويند چون عملى به قصد اعانت ظالم نباشد حرام نيست و اعانت به نيت اعانت حرام است. پس شكستن قلم به دست آن مرد صالح واجب نبود، چون قلم را به نيت اعانت ظالم نتراشيد. اما اين سخن مطلقاً صحيح نيست، چون اگر كسى شمشيرى به دست ظالم دهد در وقتى كه مى خواهد كسى را بكشد اعانت او كرده است اگر چه به قصد ديگر شمشير به دست

1.روض الجنان، ج ۱۵، ص ۱۱۱ ـ ۱۱۲.

2.كشف المراد، ص ۴۶۳.


تفسير نورٌ علي نور ج2
1050

سختى و مصيبت حفظ كرد؛ هر چند ندانيم از اين دو روايت كدام صحيح است و شايد هم صحيح روايت ديگرى باشد كه ما نديده ايم. ۱
روض الجنان: ... خداى تعالى از او [درودگر] صدق دانست، چشم و زبان با او داد. او بيامد و به دَرِ سراى مادر موسى آمد و اين قصّه بازگفت و به موسى ايمان آورد، و او مؤمن آل فرعون بود ـ حبيب النّجار گفت كه خداى تعالى در حقّ او گفت: «وَ قالَ رَجُلٌ مُؤمِنٌ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَكْتُمُ إِيمانَهُ» . ۲
2402. علامه شعرانى: مشهور اين است كه حبيبِ نجار از مؤمنين به عيسى عليه السلام بود و شايد اينجا بر راوى اشتباه شده، نام حبيب را به اشتباه آورده است. ۳
روض الجنان: سراى بستان. ۴
2403. علامه شعرانى: «سرابستان» حياطى است كنار منزل كه در آن درخت و سبزه و گل و امثال آن كارند. ۵

15. « ... فَوَجَدَ فِيها رَجُلَيْنِ يَقْتَتِلانِ هذا مِنْ شِيعَتِهِ وَ هذا مِنْ عَدُوِّهِ فَاسْتَغاثَهُ الَّذِي مِنْ شِيعَتِهِ عَلَى الَّذِي مِنْ عَدُوِّهِ فَوَكَزَهُ مُوسى فَقَضى عَلَيْهِ...» .

روض الجنان: ... اگر گويند: چه وجه است در كشتن موسى قبطى را؟ گوييم: وجه آن است كه موسى عليه السلام قصد كشتن او نكرد، انّما قصد او دفع بود، و هر قصدى كه در ميانه رود در وقت مدافعت بر ظالم باشد، بر دافع نباشد... . ۶
2404. علامه شعرانى: يعنى تعدى مظلوم برعهده ظالم باشد. ۷

1.روح الجنان، ج ۸ ، ص ۴۳۸.

2.روض الجنان، ج ۱۵، ص ۹۹ ـ ۱۰۰. مؤمن (۴۰): ۲۸.

3.روض الجنان، ج ۱۵، ص ۱۰۰؛ در چاپ مشهد «سرا بوستان» ضبط شده است.

4.روح الجنان، ج ۸ ، ص ۴۳۹.

5.روض الجنان، ج ۱۵، ص ۱۱۰.

6.روح الجنان، ج ۸ ، ص ۴۴۴.

  • نام منبع :
    تفسير نورٌ علي نور ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    صادقي، محسن؛ مروي، عباسعلي
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 139443
صفحه از 1440
پرینت  ارسال به