از اميرالمؤمنين على روايت كردند كه او گفت: معنى آن است كه نصيب خود از دنيا فراموش مكن از تندرستى و قوّت و برنايى و نشاط و تونگرى كه به اين آلات طلب آخرت كنى.
حسن گفت: نصيب خود از دنيا فراموش مكن از آنچه كفايت تو را به كار بايد در دنيا از وجهى حلال كه آن نصيب تو باشد از روزى. ۱
2411. علامه شعرانى: يعنى هم خود از دنيا بهره مند شو و هم به ديگران بخش و اين معنى نزديك تر است از معنى اول. ۲
79. «فَخَرَجَ عَلى قَوْمِهِ فِي زِينَتِهِ...» .
روض الجنان: اسپان خنگ. ۳
2412. علامه شعرانى: «خنگ» اسب سفيد است. ۴
81 . «فَخَسَفْنا بِهِ وَ بِدارِهِ الْأَرْضَ فَما كانَ لَهُ مِنْ فِئَةٍ يَنْصُرُونَهُ مِنْ دُونِ اللّهِ وَ ما كانَ مِنَ المُنْتَصِرِينَ» .
روض الجنان: ... همه بگريختند و جز دو كس با او [قارون] نماندند. موسى عليه السلامگفت: يا اَرْضُ خُذيهِمْ؛ اى زمين بگير ايشان را، تا به زانو به زمين فرو شدند، دگر باره گفت: يا اَرْضُ خُذيهِمْ؛ اى زمين بگير اينان را، تا به كمر بست به زمين فرو شدند... . ۵
2413. علامه شعرانى: «كمر» در اصل لغت فارسى چيزى است كه برميان مى بندند و آنجاى از تن را كه كمر بر او بسته مى شود ميان گويند، و كمر گفتن آن مجاز است به علاقه حال و محل. و اگر حقيقت خواهيم بايد كمرگاه گفت، يعنى جاى بستن كمر
1.روض الجنان، ج ۱۵، ص ۱۶۹.
2.روح الجنان، ج ۸ ، ص ۴۸۴.
3.روض الجنان، ج ۱۵، ص ۱۷۰.
4.روح الجنان، ج ۸ ، ص ۴۸۵.
5.روض الجنان، ج ۱۵، ص ۱۷۶.