15. «لَقَدْ كانَ لِسَبَإٍ فِي مَسْكَنِهِمْ آيَةٌ...» .
روض الجنان: سرابيك. ۱
2494. علامه شعرانى: در جاى ديگر «سراشك» گفته به معنى پشه كوچك، چنان كه درباره هلاك نمرود در محل خود گذشت. ۲
16. «فَأَعْرَضُوا فَأَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ سَيْلَ الْعَرِمِ...» .
روض الجنان: «فَأَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ سَيْلَ الْعَرِمِ» ؛ ما سيل عَرِم بر ايشان بفرستاديم. سيل آبى عظيم باشد كه آن را دفع نتوان كردن... .
عبداللهِ عبّاس گفت: عرم نام بندى است كه بلقيس كرد آنجا وسبب آن بود كه ايشان براى آب خلاف كردند بسيار و منازعه مى بود ميان ايشان تا به مخاصمت انجاميد، بلقيس برخاست و از ميان ايشان برفت و به كوشكى شد كه او را بود و در ببست و روى به ايشان ننمود ايشان برخاستند و پيش او رفتند و عذر خواستند از او و شفاعت كردند او را كه باز آى ما دگر مانند آن نكنيم. او برخاست و بيامد و بفرمود تا آنجا كه ره گذر آن آب بودى بندى كردند عظيم و آن عَرِم است به لغت حِميَر، و آن سدّى بود كه او بفرمود ميان دو كوه به سنگ و قير، و آن را سه در كرد: يكى از بالاى ديگر و در زير آن بركه اى عظيم بكرد و آن را دوازده راه بكرد به عدد جويهاى ايشان. چون باران آمدى و سيل آب در پسِ آن سد مجتمع شدى، آنگه در بالايين بگشادى تا آب در آن بركه آمدى چون كمتر شدى درِ ميانين بگشادى، چون كمتر شدى در زيرين بگشادى و از آنجا بركه آب قسمت كردى در جويها و بفرمود تا پشك گوسپند در آب افگندندى هر كجا كه آب بيش بودى آن پشك سريع تر برفتى