1101
تفسير نورٌ علي نور ج2

هزار روى است، بر هر روى هزار هزار دهن است، در هر دهنى هزار هزار زبان است، به هر زبانى خداى را مى خواند به هزار هزار لغت*** يك روز برخاطر اين فرشته بگذشت كه همانا خداى را بنده اى نباشد كه تسبيح و تهليل او بيش باشد از آن... . ۱
2497. علامه شعرانى: * كوچك شدن در مقابل عظمت پروردگار، كوچكى معنوى و روحى است وچون به صورت جسمانى متمثّل شود وخواهيم بزرگى خداوند را نسبت به او بيان كنيم تشبيه به گنجشك يا حيوانى كوچك تر از آن مناسب باشد. ۲
2498. ** يعنى: وحال اينكه عرش خدا را مى تواند بردارد با كوچكىِ خود. ۳
2499. *** اين اعداد كنايت از غير متناهى بودن است؛ چون علوم و حالات وتوجّهات نفوس قدسيه و مجرّدات عقليه غير متناهى است. ۴

22. «وَ ما يَسْتَوِي الْأَحْياءُ وَ لاَ الْأَمْواتُ إِنَّ اللّهَ يُسْمِعُ مَنْ يَشاءُ وَ ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُورِ» .

روض الجنان: «وَ ما يَسْتَوِي الْأَحْياءُ وَ لاَ الْأَمْواتُ» ؛ و راست نباشد زندگان و مردگان. گفتند: كنايت است از مؤمن و كافر. اين مثلى است كه خداى تعالى بزد براى عبادت اصنام و عبادت خداى تعالى. يعنى چنان كه اين چيزها با هم راست نباشد، خداى پرستان و بت پرستان با هم راست نباشند. «إِنَّ اللّهَ يُسْمِعُ مَنْ يَشاءُ» ، گفت: خداى بشنواند آن را كه خواهد. «وَ ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُورِ» ؛ و تو نتوانى شنوانيدن آنان را كه در گورها باشند يعنى مردگان... . ۵
2500. علامه شعرانى: اگر گويى: چون مردگان در گور سخن پيغمبر وغير او را نشنوند، تلقين اموات و سخن گفتن پيغمبر با كفار قليب در جنگ بدر چه معنى

1.روض الجنان، ج ۱۶، ص ۹۲ ـ ۹۳.

2.روح الجنان، ج ۹، ص ۲۳۲.

3.روض الجنان، ج ۱۶، ص ۱۰۴.


تفسير نورٌ علي نور ج2
1100

سوره فاطر

«بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»

1. «الْحَمْدُ لِلّهِ فاطِرِ السَّمواتِ وَ الْأَرْضِ جاعِلِ الْمَلائِكَةِ رُسُلاً أُولِي أَجْنِحَةٍ مَثْنى وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ يَزِيدُ فِي الْخَلْقِ ما يَشاءُ إِنَّ اللّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ» .

روض الجنان: ... ابن شهاب روايت كند از رسول عليه السلام كه او گفت: يك روز جبريل را گفتم مرا مى بايد تو را ببينم چنان كه در آسمان باشى. گفت: يا رسول الله! طاقت ندارى. گفت: مى بايد تا ببينم. جبريل عليه السلامپرّها برافلاخت. رسول عليه السلام در او نگريد از هوش برفت. چون با هوش آمد جبريل ايستاده بود يك دست بر سينه نهاده بود و يك دست بر كتف رسول، گفت: سبحان الله، نپنداشتم كه خداى به اين شكل و عظمت خلقى آفريد! جبريل گفت:اگر تو اسرافيل را بينى، و او را دَوازده پرّ است يك پر به مشرق دارد و يك پر به مغرب و عرش بر دوش او نهاده است و او اوقاتى متضايل و حقير شود عظمت خداى را تا بمانند صَعوَه اى* گردد. و آن مرغكى باشد به شكل بنجشك. و آن گه** عرش خداى بر قدرت او باشد. و در خبر هست كه رسول الله گفت: ... كه خداى را ـ جلّ جلاله ـ فريشته اى است كه او را هزار هزار سراست، بر هر سرى هزار

  • نام منبع :
    تفسير نورٌ علي نور ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    صادقي، محسن؛ مروي، عباسعلي
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 136881
صفحه از 1440
پرینت  ارسال به