1125
تفسير نورٌ علي نور ج2

گويند: حواله كذب بر ابراهيم بر زبان رسول كذب باشد،* چه رسول ما عليه السلام عالم تر بود به آنچه بر پيغامبران روا باشد و روا نباشد... . ۱
2547. علامه شعرانى: يعنى روايتى كه از پيغمبر صلى الله عليه و آله نقل كردند صحيح نيست، چون پيغمبر صلى الله عليه و آله مى دانست پيغمبران دروغ نمى گويند. ۲

107. «وَ فَدَيْناهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ» .

روض الجنان: «وَ فَدَيْناهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ» ؛ و ما او را فدا كرديم به گوسپندى بزرگ... . بيشتر مفسران گفتند گوسپندى بود بزرگ، نر، سُرُودار، فراخ چشم، سبز چشم. حسن بصرى گفت: بزى بود كوهى كه از كوه ثَبير فرود آوردند. ۳
2548. علامه شعرانى: بنا بر قول حسن بصرى آمدن حيوان خرق عادت نبود اما هنگام آمدن او خداوند به ابراهيم وحى كرد آن حيوان كوهى را به جاى فرزند ذبح كند، و به قول عبداللهِ عبّاس كه اين همان گوسفند هابيل بود در طرف نقيض قول حسن، و برخلاف عادت است گوسفندى را كه هابيل قربان كرد بار ديگر زنده كنند و براى ابراهيم فدا شود. حسن بصرى غالباً وقايع را به وجه عادى تفسير كرده است، چنان كه معراج را به رؤيا و شقّ القمر را به قيامت تخصيص داده است. و حق آن است كه بى دليل قاطع و قول صريح ائمه معصومين تعيين ذبح و اوصاف او نتوان كرد. ۴
روض الجنان: ... دگر آنكه معلوم شده است به ادله روشن كه نسخ الشّى ء قبلَ وَقْتِ فعله، بدا باشد و بدا بر خداى تعالى روا نباشد. ۵
2549. علامه شعرانى: در اينجا مؤلف گويد بدا باطل است و اخباريان اخير بدا را صحيح دانند، چنان كه يكى از محدثان خواجه نصير الدين طوسى را در انكار بدا تخطئه و

1.روض الجنان، ج ۱۶، ص ۲۰۵.

2.روح الجنان، ج ۹، ص ۳۱۷.

3.روض الجنان، ج ۱۶، ص ۲۱۸.

4.روح الجنان، ج ۹، ص ۳۲۶.

5.روض الجنان، ج ۱۶، ص ۲۲۱.


تفسير نورٌ علي نور ج2
1124

گفتند: «ثمّ» اينجا به معنى واو عطف است. چه اينكه گفت همه پس از آن باشد كه دوزخ شوند و اين طعام و شراب در دوزخ خورند، پس اينجا «ثمّ» لايق نباشد. يك وجه اين است. و وجه ديگر آنكه روا بُوَد كه اين طعام در جايى و دركه اى خورند كه آن را «حميم» خوانند. باز چون خورنده باشند ايشان را با جحيم برند. ۱
2544. علامه شعرانى: و اين آيه را شاهد آوردند: «يَطُوفُونَ بَيْنَها وَ بَيْنَ حَمِيمٍ آنٍ»۲ .

71. «وَ لَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَكْثَرُ الْأَوَّلِينَ» .

روض الجنان: گفت پيش ايشان بيشترين نخستان ضالّ و گمراه بودند... . ۳
2545. علامه شعرانى: جمع «نخست» در زمان ما مستعمل نيست. ۴

77. «وَ جَعَلْنا ذُرِّيَّتَهُ هُمُ الْباقِينَ» .

روض الجنان: «وَ جَعَلْنا ذُرِّيَّتَهُ هُمُ الْباقِينَ» ، و چون كافران را هلاك كرديم فرزندان نوح را در زمين خليفه كرد و زمين به ايشان داد پسِ طوفان. و او را سه پسر بود: سام و حام و يافث. سام پدر عرب بود و پدر پارسيان و روميان... . ۵
2546. علامه شعرانى: مردم زمان ما پارسيان و روميان را از اولاد يافث دانند مگر ساكنان قديم عراق و شام مانند كلده و آشور و سريانيان كه از اولاد سام بودند. و شايد مراد سعيد از پارس و روم ساكنان عراق و شام باشند. ۶

89 . «فَقالَ إِنِّي سَقِيمٌ» .

روض الجنان: ... و اما قوله عليه السلام: «ما كَذَبَ اِبراهيمُ» ، از ادلّه عقل اولى تر آن باشد كه

1.روض الجنان، ج ۱۶، ص ۲۰۰؛ در چاپ مشهد «جحيم» ضبط شده است.

2.روح الجنان، ج ۹، ص ۳۱۳. رحمن (۵۵): ۴۴.

3.روض الجنان، ج ۱۶، ص ۲۰۰؛ در چاپ مشهد «نخستينيان» ضبط شده است.

4.روح الجنان، ج ۹، ص ۳۱۴.

5.روض الجنان، ج ۱۶، ص ۲۰۱.

6.روح الجنان، ج ۹، ص ۳۱۵.

  • نام منبع :
    تفسير نورٌ علي نور ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    صادقي، محسن؛ مروي، عباسعلي
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 138298
صفحه از 1440
پرینت  ارسال به