1139
تفسير نورٌ علي نور ج2

مردم آرام گيرند و «هذه» در نسخ كتاب تصحيف است. ۱
روض الجنان: انسِ مالك روايت كرد از رسول عليه السلام كه او گفت: فردا قيامت ترازوى عدل بياويزند اهل نماز را بيارند و مزد ايشان به ترازو بدهند و اهل روزه را بيارند و مزد ايشان به ترازو بدهند و همچنين اهل صَدقه را و اهل حج را؛ آنگه اهل بلا را بيارند و بُنِ ترازو بدارند و ديوانى بر نه افلاجند،* بل مزد و ثواب برايشان ريزند، ريختنى بى حساب؛ آنگه اين آيت برخواند: «...إِنَّما يُوَفَّى الصّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسابٍ» ، تا اهلِ عرصات از اهلِ عافيت تمنّا كنند كه كاشك تا گوشت ايشان به ناخن پرا** گرفته بودندى از آن فضل كه اهل بلا را بود. ۲
2575. علامه شعرانى: * اين لغت در برهان مذكور نيست و به قرينه كلام به معنى مرتب كردن دفتر و مانند آن است. ۳
2576. ** «ناخن پيرا» و «ناخن برا» به معنى مقراض است. ۴

22. «أَ فَمَنْ شَرَحَ اللّهُ صَدْرَهُ لِلاْءِسْلامِ فَهُوَ عَلى نُورٍ مِنْ رَبِّهِ...» .

روض الجنان: عبداللهِ مسعود گفت: يك روز رسول عليه السلام اين آيت [ «أَ فَمَنْ شَرَحَ اللّهُ صَدْرَهُ...» ] بخواند، ما گفتيم: يا رسول الله! «انشراح صدر» چگونه باشد؟ گفت: چون نور الهى در دل مؤمن شود، دلش روشن شود و فراخ... . ۵
2577. علامه شعرانى: فتح باب تأويل كرد پيغمبر صلى الله عليه و آله به وجهى كه از تداول كلام عرب خارج نباشد. چون سائل دانست مقصود از انشراح صدر پاره شدن سينه نيست كه به سبب آن انسان زنده نماند، پيغمبر صلى الله عليه و آله بيان فرمود كه مراد روشنى ضمير است و

1.روح الجنان، ج ۹، ص ۳۹۰.

2.روض الجنان، ج ۱۶، ص ۳۰۷. در چاپ مشهد «ناخن پراه» ضبط شده است.

3.روض الجنان، ج ۱۶، ص ۳۱۶.


تفسير نورٌ علي نور ج2
1138

سوره زمر

«بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»

10. «قُلْ يا عِبادِ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّكُمْ... إِنَّما يُوَفَّى الصّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسابٍ» .

روض الجنان:در خبر است كه: امير المؤمنين شبى از شبها در بعضى كويهاى كوفه مى گذشت و قنبر با او بود گفت: از سرايى آوازى مى آمد كه كسى مى خواند: «أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّيْلِ ساجِداً وَ قائِماً...» . قنبر گفت: امير المؤمنين عليه السلام بگذشت و من بايستادم ساعتى و گوش باز كردم، آواز داد و گفت: يا قنبر! چرا باز ماندى آنجا؟ گفتم: يا اميرالمؤمنين! صوتٌ حزينٌ فى هدْءٍ منَ اللّيل؛ آوازى است حزين در پاره اى از شب گذشته. گفت: بياى كه: نومٌ على يقينٍ خيرٌ مِنْ عبادةٍ على شكٍ؛ بياى كه خوابى بر يقين بهتر باشد از عبادتى بر شك... . ۱
2574. علامه شعرانى: هدء من الليل، يعنى طائفة منه چون پاره اى از شب بگذرد و

1.روض الجنان، ج ۱۶، ص ۳۰۶.

  • نام منبع :
    تفسير نورٌ علي نور ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    صادقي، محسن؛ مروي، عباسعلي
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 125340
صفحه از 1440
پرینت  ارسال به