1141
تفسير نورٌ علي نور ج2

چشمش بسته است. و ناچار تصديق مى كند عالمى ديگر هست و موجودات آن عالم از اسرار هستى آگاهند وخودش هم قوايى دارد غير قواى اعضاى مادى و موجودى است مستقل. و مرگ هم همان خواب است و جان آدمى پس از مرگ باقى است و مدام با اهل آن عالم محشور، فرق آن است كه ارتباطش درخواب ناقص و موقت است و در مرگ كامل و ثابت. ۱
روض الجنان: ... و ابو هريره روايت كرد كه، رسول عليه السلام گفت: چون يكى از شما خواهد بخسبد، بايد تا بر دست راست خسبد و بگويد: اللّهُمّ باسمِكَ وَضعتُ جَنبى وَبِكَ اَرْفَعُهُ انْ اَمْسكْتَ نَفْسى فَاغفِرْ لَها وَانْ اَرْسَلْتها فَاحفَظها بِما تَحْفَظُ بِهِ عِبادكَ الصّالحينَ. ۲
2580. علامه شعرانى: اى خداى من به نام تو پهلو به زمين گذاشتم و به نام تو از زمين بر مى دارم اگر جان مرا نگاه دارى او را بيامرز و اگر باز فرستى آن را از سيئات نگاه دار چنان كه بندگان پارساى خود را نگاه مى دارى. ۳

43. « ... قُلْ أَ وَ لَوْ كانُوا لا يَمْلِكُونَ شَيْئاً وَ لا يَعْقِلُونَ» .

روض الجنان: «قُلْ» اى محمّد: «أَ وَ لَوْ كانُوا لا يَمْلِكُونَ شَيْئاً وَ لا يَعْقِلُونَ» ؛ و اگر چه ايشان مالك نباشند چيزى را از شفاعت، و عقل ندارند تا عبارت شما بدانند ايشان را. ۴
2581. علامه شعرانى: يعنى بتان عقل ندارند تا بدانند شما ايشان را عبادت كرديد. ۵

53 . « ... لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ» .

روض الجنان: «إِنَّ اللّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ» . رسول عليه السلام او را بخواند و

1.روح الجنان، ج ۹، ص ۴۰۵.

2.روض الجنان، ج ۱۶، ص ۳۲۸.

3.روض الجنان، ج ۱۶، ص ۳۲۸.

4.روح الجنان، ج ۹، ص ۴۰۶.


تفسير نورٌ علي نور ج2
1140

فراخى معنوى كه گنجايش معرفت داشته باشد. ۱
روض الجنان: سهل جانبان. ۲
2578. علامه شعرانى: «سهل جانب» نيك خوى و نرم دل است. ۳

42. «اللّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِها وَ الَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنامِها فَيُمْسِكُ الَّتِي قَضى عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَ يُرْسِلُ الْأُخْرى إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ» .

روض الجنان: «فَيُمْسِكُ الَّتِي قَضى عَلَيْهَا الْمَوْتَ» ؛ نفس باز گيرد از آن نفس كه مرگ بر او قضا كرده باشد، يعنى؛ آن را كه اجل آمده باشد، جان بردارد. «وَ يُرْسِلُ الْأُخْرى إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى» ؛ و آن دگر را كه اجل نيامده باشد فرو گذارد تا به وقت آمدن اجل نام زد او. و فرق ميان توفّى مرگ و توفى خواب است كه با خواب عقل و تميز و خرد و روح و حيات برجاى باشد، و با مرگ حيات بنماند، چون حيات بنماند هر معنى كه به وجود محتاج باشد به حيات، با فقد حيات بَنَمانَد. «إِنَّ فِي ذلِكَ لاَياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ» ، در اينكه رفت از قبض روح مرده و توفّى مرد خفته و امساك بعضى و ارسال ديگرى آياتى هست و علاماتى و دلالاتى گروهى را كه انديشه و تفكّر كنند. ۴
2579. علامه شعرانى: اهل تفكر وانديشه گويند براى فهماندن استقلال نفس و بقاى آن پس از مرگ به از اين تشبيه و تنظير ممكن نيست كه خداوند عامه مردم را بدان متوجه ساخته است؛ چون جان آدمى درخواب تن را فى الجمله رها مى كند و در عالم خويش با روحانيان و ملائكه عالم قدس مربوط مى گردد و در آن عالم از اسرار غيب اندكى بر او افاضه مى شود و خوابهاى صادق كه خبر از آينده مى دهند مى بيند با آنكه

1.روض الجنان، ج ۱۶، ص ۳۱۶.

2.روح الجنان، ج ۹، ص ۳۹۶.

3.روح الجنان، ج ۹، ص ۳۹۷.

4.روض الجنان، ج ۱۶، ص ۳۲۷.

  • نام منبع :
    تفسير نورٌ علي نور ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    صادقي، محسن؛ مروي، عباسعلي
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 139517
صفحه از 1440
پرینت  ارسال به