1145
تفسير نورٌ علي نور ج2

2586. علامه شعرانى: از اين روايت معلوم مى گردد عرش جسم جامد نيست بلكه خود فرشته اى است عظيم از فرشتگان خدا و شايد جوهر سبز تعبير از حيات است و ما گرچه نمى دانيم در عدد يك ميليون و ششصد هزار چه حكمت است اما مى دانيم هر صادر دومى مانند لغت، جلوه اى است از صادر اول مثل زبان و عددش به اندازه او است و همچنين شماره زبان به اندازه شماره دهان است كه منشأ او است وهكذا دهان در روى و شايد حروف زبان عربى كه بيست و هشت حرف است اگر صاد و سين را يك حرف فرض كنيم چون به هم نزديك و در بعض لغات عرب به هم متبدّل مى شوند مانند «يبصط» و «سراط»، همچنين «ظاء» و «ضاد» و «ذال» و «زاء» و غير آن تا حروف 16 شوند وهر حرفى را در مقام تكثير و تعظيم صد هزار كنيم يك ميليون و ششصد هزار جلوه از حروف حاصل مى شود در اداى معانى غير متناهى اين شماره مناسب آيد چنان كه گويى حروف را كوچك و بى ارزش ندان كه از هر يك صد هزار فايده معنوى براى انسان حاصل است و همه اينها در يك لغت است و در لغت ديگر همين كثرت است و شماره لغات همچنين دو ميليون و ششصد هزار است از يك زبان وهكذا. و مبدأ همه اين لغات و زبانها و معارف عرش الهى است وعرش الهى در بعض اخبار علم حق است (تعالى). ۱
روض الجنان: ... كعب الاحبار گفت: چون خداى تعالى عرش بيافريد، فريشتگان گفتند: همانا مِه از عرش آفريده اى نتواند بودن. خداى تعالى مارى بيافريد تا خويشتن گرد عرش حلقه كرد، او را هفتاد هزار بال آفريد، بر هر بالى هفتاد هزار پر بر هر پرى هفتاد هزار روى بر هر رويى هفتاد هزار زبان، از هر زبانى هر روز به عدد قطر باران و برگ درختان و ريگ بيابان و عدد ايّام دنيا و به عدد جمله فريشتگان تسبيح برآيد. او را گفت: گرد عرش در آى. او گرد عرش درآمد يك نيمه، و يك نيمه

1.روح الجنان، ج ۹، ص ۴۳۲.


تفسير نورٌ علي نور ج2
1144

سوره مؤمن

«بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»

7. «الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَ مَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ...» .

روض الجنان: ... درخبر است كه، خداى تعالى فريشتگان هفت آسمان را فرمايد تا هر بامداد و شبانگاه به سلام حاملان عرش روند، از كرامت فضل ايشان بر فريشتگان. اين صفت حاملان عرش است.
امّا صفت عرش: لقمان بن عامر روايت كرد از پدرش كه او گفت: خداى تعالى عرش از جوهرى سبز آفريد و عرش را هزار هزار و ششصد هزار سراست و بر هر سرى هزار هزار و ششصد هزار روى است، پهناى هر رويى، چند هزار هزار و ششصد هزار بار دنيا، بر هر رويى هزار هزار و ششصد هزار دهان، در هر دهانى هزار هزار و ششصد هزار زبان است، به هر زبانى خداى را تسبيح همى كند به هزار هزار و ششصد هزار لغت، به عدد هر لغتى از لغات، عرش خداى را خلقى است كه به آن لغت تسبيح مى كند او را. ۱

1.روض الجنان، ج ۱۷، ص ۱۰.

  • نام منبع :
    تفسير نورٌ علي نور ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    صادقي، محسن؛ مروي، عباسعلي
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 136788
صفحه از 1440
پرینت  ارسال به