1149
تفسير نورٌ علي نور ج2

2592. علامه شعرانى: ناتوانى و كمى معرفت آنان كه علم خويش ازائمه دين (سلام الله عليهم) فرا نگرفتند نيك هويدا مى گردد واين حديث را اگر خوب دقت كنيم درمى يابيم كه آنان روح بى جسد تعقل نمى كردند و با تناسخيان فرق نداشتند. و با امثال آنان كه غير جسم را حقيقت ندانند سخن از نعم روحانى و سعادت روحانى و ترقى روحانى در معارج كمال نامفهوم است. ۱

55 . « ... وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ بِالْعَشِيِّ وَ الاْءِبْكارِ» .

روض الجنان: «وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ» ؛ و تسبيح كن به ذكر خداى تعالى و به شكر او، به شبانگاه و بامداد، يعنى شام و خفتن، و نماز بامداد به پاى دار.
و گفتند: «بِالْعَشِىِّ» ، به شبانگاه، مراد بعد زوال است تا نماز خفتن با نماز شام و نماز پيشين و ديگر در او داخل باشد. و به بامداد، تا تمامى پنج نماز بود. ۲
2593. علامه شعرانى: «نماز شام» مغرب است و «نماز پيشين» نماز ظهر و «نماز ديگر» نماز عصر، و هر چهار داخل در قوله تعالى «بالعشى» هستند، و «الإبكار» خاصِّ نماز صبح است. ۳

67. «هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ...» .

روض الجنان: «ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ» ؛ آنگه از خونى بسته. و اصلها، مِنْ عَلِقَ بِالشَىْ ءِ اِذا تَعَلَّقَ بِهِ و مِنْهُ العَلَقُ زرو را از اينجا علق گويند كه او آويزنده باشد. ۴
2594. علامه شعرانى: «زرو» همان زالو است و گاه به تخفيف «زلو» گويند و «لام» نيز به راء مبدل مى شود. ۵

1.روح الجنان، ج ۹، ص ۴۵۲.

2.روض الجنان، ج ۱۷، ص ۴۰.

3.روح الجنان، ج ۱۰، ص ۴۵۶.

4.روض الجنان، ج ۱۷، ص ۴۶؛ در چاپ مشهد «زرُه» ضبط شده است.

5.روح الجنان، ج ۹، ص ۴۶۱.


تفسير نورٌ علي نور ج2
1148

را قرينه خواب قرار داد دو نفر پهلوى هم در يك بستر خفته اند يكى خواب خوش مى بيند و يكى هولناك. ۱

18. «وَ أَنْذِرْهُمْ يَوْمَ الاْزِفَةِ إِذِ الْقُلُوبُ لَدَى الْحَناجِرِ كاظِمِينَ...» .

روض الجنان: «إِذِ الْقُلُوبُ لَدَى الْحَناجِرِ» ؛ آنگه كه دلها از خوف به حلق رسيده باشد. عرب گويد: اين از آنجاست ك مرد بد دل را چون بترسد، بادى در شِش او افتد و دل بالاى آن است كه چون شش منتفخ شود، دل به گلوا رسد. ۲
2591. علامه شعرانى: اين عبارت كنايت است از ترس، و گرنه لازم نيست دل جسمانى از جاى خود بالاتر آيد و لازم نيست هر كلام را بر معناى جسمانى حمل كرد. و علماى علم بلاغت گويند در كنايات اراده معانى حقيقى لازم نيست چنان كه گويند: زيد جبان الكلب؛ لازم نيست راستى سگى داشته باشد و فلان قلق الوضين؛ لازم نيست كمر بند او استوار بسته نباشد. و در فارسى گويند كفش فلان فراخ است؛ يعنى كاهل است نه آنكه راستى كفشى دارد فراخ و «بد دل» ترسان را گويند. ۳

46. «النّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْها غُدُوًّا وَ عَشِيًّا...» .

روض الجنان: «النّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْها غُدُوًّا وَ عَشِيًّا» گفت: آتش بر ايشان عرضه مى كنند به بامداد و شبانگاه. ... و «عرض»، اظهار چيزى باشد، يعنى عذاب اظهار كنند بر ايشان و گويند: اى آل فرعون! اين منازل شماست.
سدّى گفت و هذيل بن شراحيل كه: چون ايشان را در دريا غرق كردند، ارواح ايشان در شكم مرغانى سياه كردند كه ايشان را بر دوزخ عرضه مى كنند به بامداد و شبانگاه تا به روز قيامت. ۴

1.روح الجنان، ج ۹، ص ۴۳۷.

2.روض الجنان، ج ۱۷، ص ۱۹.

3.روح الجنان، ج ۹، ص ۴۴۰.

4.روض الجنان، ج ۱۷، ص ۳۴ ـ ۳۵.

  • نام منبع :
    تفسير نورٌ علي نور ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    صادقي، محسن؛ مروي، عباسعلي
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 138763
صفحه از 1440
پرینت  ارسال به