21. «وَ قالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَيْنا قالُوا أَنْطَقَنَا اللّهُ الَّذِي أَنْطَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَ هُوَ خَلَقَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ» .
روض الجنان: «وَ قالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَيْنا» ؛ آن كافران گويند پوستهاى خود رايا فروج! چرا بر ما گواهى دادَى؟ ايشان گويند: «أَنْطَقَنَا اللّهُ الَّذِي أَنْطَقَ كُلَّ شَيْءٍ» ، ما را به سخن آورد آن خداى كه همه چيز را او به سخُن آرد. «وَ هُوَ خَلَقَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ» و او آفريد شما را نخست بار و مرجع و بازگشت شما با اوست. و در نطق جوارح و وجه آن سه قول گفتند: يكى، آنكه خداى تعالى آن را مبنى كند بِنْيَتِ* دهن و كام و زبان تا سخن گويد... . ۱
2599. علامه شعرانى: يعنى مخلوق شده به خلقتى كه داراى كام و زبان باشد. ۲
53 . «سَنُرِيهِمْ آياتِنا فِي الْأفاقِ وَ فِي أَنْفُسِهِمْ حَتّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَ وَ لَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ» .
روض الجنان: «حَتّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ» ؛ تا پيدا شود ايشان را كه آن حق است و از خداى است ـ جلّ جلاله ـ چه اگر نه چنين بودى، بر يك وَتِيرْت و نسق نماندى بل مختلف شدى، يعنى اين آيات و ادلَت حقّ است و از خداى است، و قيل: «اَنَّهُ» ، يعنى الاسلام؛ گفتند: ضمير راجع است بادين مسلمانى، يعنى تا بدانند كه دين مسلمانى حقّ است. ... «أَ وَ لَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ» ؛ كفايت نيست اى محمّد كه خداى تو گواه است بر همه چيزها؟ ۳
2600. علامه شعرانى: خدا شناسان واهل معرفت گويند راه اثبات او يا از طريق آن است؛ يعنى پى بردن از معلول به علت كه چون تتبع موجودات كنى آثار حكمت او را