عوفى گفت از او كه: رها كن به حال خود. ۱
2615. علامه شعرانى: معنى رها كردن دريا به سكون يا به حال خود آن است كه چون از دريا بيرون رويد زمين آن همچنان خشك بماند تا فرعونيان هم به دنبال آيند. ۲
29. «فَما بَكَتْ عَلَيْهِمُ السَّماءُ وَ الْأَرْضُ وَ ما كانُوا مُنْظَرِينَ» .
روض الجنان: «فَما بَكَتْ عَلَيْهِمُ السَّماءُ وَ الْأَرْضُ» ، آسمان و زمين برايشان بنگريست... .
عطا گفت: گريه آسمان حمرت اطرافش باشد. سُدّى گفت: چون حسين را عليه السلامبكشتند آسمان بر او خون بگريست، و علامت آن، سرخى اطراف او بود. ۳
2616. علامه شعرانى: سرخى آسمان علامت وقت مغرب است كه چون از مشرق زايل شود و در مغرب پديدار گردد نماز مغرب آن وقت واجب مى شود و پيش از شهادت آن حضرت نيز بوده، و اگر سخن سُدّى درست باشد مراد زيادتىِ سرخى است بيش از عادت و اينكه محمد بن سيرين گفته است پيش از آن نبوده يعنى به آن شدت كه در آن هنگام ظاهر شد. ۴
54 . «كَذلِكَ وَ زَوَّجْناهُمْ بِحُورٍ عِينٍ» .
روض الجنان: ... و زوّجّنا هم بعيسٍ عينٍ، اى؛ ببيض واسعات العيون. ۵
2617. علامه شعرانى: گويند: رجل أعيس الشعر أى أبيضه. ۶
1.روض الجنان، ج ۱۷، ص ۲۱۱.
2.روح الجنان، ج ۱۰، ص ۱۱۷.
3.روض الجنان، ج ۱۷، ص ۲۱۲ ـ ۲۱۵.
4.روح الجنان، ج ۱۰، ص ۱۲۰.
5.روض الجنان، ج ۱۷، ص ۲۱۹.
6.روح الجنان، ج ۱۰، ص ۱۲۳.