1175
تفسير نورٌ علي نور ج2

محذوف، والتّقدير فيما يتلى عليكم «مَثَلُ الْجَنَّةِ» ، در جمله آنچه بر تو انزله كرده اند، مثل بهشت است. و قولى ديگر آن است كه، «مَثَل» زيادت است. ۱
2631. علامه شعرانى: شايد حاجت به اين تكلف نباشد؛ چون از لفظ نهر و آب و عسل و لبن و خمر و امثال آن ذهن انسان در دنيا به چيزى مى رود كه نعم بهشتى بسيار بهتر و بالاتر از آن است و آنچه به ذهن مى رسد امثال و مظاهرى از آنها است كه در جنت است: «وَ فِيها ما تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ»۲ . و شايد انسان مشروبى غير اينها در بهشت خواهد از شربتهاى مصنوع و معطر كه نظير آن در دنيا خورده است. ۳
روض الجنان: «وَ أَنْهارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ يَتَغَيَّرْ طَعْمُهُ» ؛ جويها از شير طعمش بر جاى خود، بنگرديده. و اين براى آن گفت كه، شير سريع التغيير باشد. «وَ أَنْهارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشّارِبِينَ» ؛ و جويهايى از مى كه لذّت خورندگان باشد [براى آن گفت كه لذّت خورندگان باشد كه خمر اهل دنيا تلخ باشد]. ۴
2632. علامه شعرانى: تأييد آن مى كند كه گفتيم اين الفاظ خمر و لبن وغير آن مثل آنهاست كه در بهشت است نه نوع آن. چنان كه جاى ديگر در وصف خمر فرموده: «لا يُصَدَّعُونَ عَنْها وَ لا يُنْزِفُونَ»۵ ؛ نه خمار دارد و نه مستى. ۶

16. «وَ مِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ حَتّى إِذا خَرَجُوا مِنْ عِنْدِكَ قالُوا لِلَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ ما ذا قالَ آنِفاً...» .

روض الجنان: «وَ مِنْهُمْ» ، آنگه گفت از ايشان، يعنى از كافران: «مَنْ يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ» ؛ كس هست كه گوش با سخن تو كند و بشنود، و لكن پندارند و فهم نكنند از تهاون و تغافل

1.روض الجنان، ج ۱۷، ص ۲۹۹.

2.زخرف (۴۳): ۷۱.

3.روح الجنان، ج ۱۰، ص ۱۸۵.

4.روض الجنان، ج ۱۷، ص ۳۰۰؛ عبارت داخل قلاب در چاپ مشهد نيست.

5.واقعه (۵۶): ۱۹.

6.روح الجنان، ج ۱۰، ص ۱۸۶.


تفسير نورٌ علي نور ج2
1174

در وجود آورده اند، چون چنين باشد، به موقع نيفتد. و قولى ديگر در او آن است كه: به اعمال، آن كيد خواست كه ايشان مى كردند و مى انداختند در ابطال كار رسول. خداى تعالى مكر ايشان باطل كرد و كيدشان با نحرشان گردانيد* و خايب و خاسر كرد ايشان را تا بر كار نيفتاد آنچه كردند. و در آيت شبهتى نيست و در صحّت احباط از اين دو وجه كه ما بيان كرديم. ۱ **
2628. علامه شعرانى: * تعبيرى است در عربى كه كيد آنها را به گلوى خودشان برگردانيد. ۲
2629. ** احباط آن است كه كسى عمل صحيح موافق شرايط شرعى به جا آورد و ثواب آن به سببى باطل گردد و مولف به دو وجه دلالت آيه را برآن رد كرد: يكى آنكه مراد از اعمال عبادت آنها نيست ومراد از اضلال باطل كردن ثواب نه، بلكه مراد كيد و مكر آنها است؛ ديگر آنكه بر فرض عبادت مقصود باشد جامع شرايط صحت نبوده است. ۳

4. « ... فَشُدُّوا الْوَثاقَ فَإِمّا مَنًّا بَعْدُ وَ إِمّا فِداءً حَتّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزارَها...» .

روض الجنان: «حَتّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزارَها» ؛ تا كارزار بارهاى گران خود بنهند، يعنى تا اهل كارزار سلاح بنهند و كارزار با سر شود. ۴
2630. علامه شعرانى: باسر شود يعنى تمام شود و به انجام رسد مانند به سر آيد. ۵

15. «مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ فِيها أَنْهارٌ مِنْ ماءٍ غَيْرِ آسِنٍ وَ أَنْهارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ يَتَغَيَّرْ طَعْمُهُ وَ أَنْهارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشّارِبِينَ وَ أَنْهارٌ مِنْ عَسَلٍ مُصَفًّى...» .

روض الجنان: «مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ» . مثلُ، مرفوع است بر ابتدا و خبر او

1.روض الجنان، ج ۱۷، ص ۲۹۱ ـ ۲۹۲.

2.روح الجنان، ج ۱۰، ص ۱۷۹.

3.روض الجنان، ج ۱۷، ص ۲۹۴؛ در چاپ مشهد «با سپرى» ضبط شده است.

4.روح الجنان، ج ۱۰، ص ۱۸۱.

  • نام منبع :
    تفسير نورٌ علي نور ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    صادقي، محسن؛ مروي، عباسعلي
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 136909
صفحه از 1440
پرینت  ارسال به