امورى كه راجع به رعاياى آنها است. ۱
روض الجنان: «وَ يُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ» ؛ و نيز تا نعمت خود بر تو تمام كند؛ و نعمتهاى خداى تعالى بر رسول بى حد و اندازه است. اما تمامى آن اين بود كه مكه بگشاد و انداختى كه ايشان كردند باطل كرد و اتمام نعمت به اين تأويل لايق تر است از آن به آمرزش گناه. ۲
2638. علامه شعرانى: «انداخت»، نيت و قصدى است كه در صدد انجام آن باشند. ۳
10. «إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللّهَ يَدُ اللّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ...» .
روض الجنان: ... قولى ديگر گفتند: نُصْرَةُ اللهِ لِنَبيّه فوق نُصْرَتِهِمْ فِى الْحَرْبِ؛ نصرت خداى پيغامبرش را در كالزار بالاى نصرت ايشان است. و اين هم ضعيف است، براى آنكه «دست» به معنى نصرت در كلام عرب نيست به معنى قوت و ظفر و نعمت باشد، جز كه گويند: مراد به نصرت قوّت است، يعنى قوّت رسول به خداى است نه به شما. يا بيشتر و پيشتر به خداى است، آنگه به شما. ۴
2639. علامه شعرانى: يعنى نصرت خداوند بيشتر است و از آن شما كمتر، و از خدا مقدم است چون علت است ونصرت شما به مشيت و ارداه او. ۵
20. «وَعَدَكُمُ اللّهُ مَغانِمَ كَثِيرَةً تَأْخُذُونَها فَعَجَّلَ لَكُمْ هذِهِ وَ كَفَّ أَيْدِيَ النّاسِ عَنْكُمْ...» .
روض الجنان: ... آنچه دارى بيار و الاّ اگر ما چيزى بيابيم از آنچه در حوز تو بوده
1.روح الجنان، ج ۱۰، ص ۲۰۴.
2.روض الجنان، ج ۱۷، ص ۳۲۶.
3.روح الجنان، ج ۱۰، ص ۲۰۵.
4.روض الجنان، ج ۱۷، ص ۳۳۰ ـ ۳۳۱.
5.روح الجنان، ج ۱۰، ص ۲۰۸.