است، اگرچه وقوع حكايات مشكوك بود و در اثبات آن اصرار نداشتند. ۱
14. «ذُوقُوا فِتْنَتَكُمْ هذَا الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ» .
روض الجنان: «ذُوقُوا فِتْنَتَكُمْ» ؛ بچشى عذابتان. «هذَا الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ» ؛ اين آن است كه شما به او استعجال و شتابزدگى مى كردى، و براى آن «هذا» گفت، «هذِه» نگفت با آنكه فتنه از پيش رفته است كه ردّ با معنى كرد و آن عذاب است. ۲
2686. علامه شعرانى: يعنى ضمير «به» كه مذكر است به فتنه بر مى گردد كه مؤنث است، براى آنكه مرجع ضمير در حقيقت عذاب است و رد به آن شده است. ۳
15 ـ 16. «إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنّاتٍ وَ عُيُونٍ * آخِذِينَ ما آتاهُمْ رَبُّهُمْ إِنَّهُمْ كانُوا قَبْلَ ذلِكَ مُحْسِنِينَ» .
روض الجنان: «اخِذينَ» ، نصبِ بر حال است مِنْ قَوْلِه: «فِي جَنّاتِ» ؛ أَى يَحْصُلُونَ فى جنّاتٍ، گفت: مى گيرند آنچه خداى با ايشان مى دهد از ثواب و انواع كرامات. سعيدِ جبير گفت: عامِلينَ بما اَمَرَهُمْ رَبُّهُمْ، معنى آن است كه: متّقيان آن كنند كه خداى فرمود ايشان را، مِن قَوْلِهِمْ اَنَا اخِذٌ بِقُوْلِ فُلانٍ، أَىْ عاملٌ بِهِ، و اين راجع باشد به احوال دنيا، وقول اوّل بهتر است براى سياقت آيت فلِقَوْلِهِ: «إِنَّهُمْ كانُوا قَبْلَ ذلِكَ مُحْسِنِينَ» ؛ ايشان پيش از اين محسن و نيكوكار بوده اند، و اين دليل آن است كه آن اجرى باشد كه لايق باشد به احوال قيامت تا شايد گفتن كه: پيش از اين نيكوكار بوده اند. سعيد جُبَير گفت: قبلَ نُزُولِ الْفرائِضِ، يعنى پيش از آنكه شرع با ايشان آمد و ايشان بر سر احسان و نكوكارى بوده اند. ۴