معنى «لَيْسَ» تامّه باشد به معنى لَمْ تَقَعْ ولا تَقَعُ، ... وآنكه به فتح خواند بنا كرد با «لا». ۱
2699. علامه شعرانى: يعنى كلمه « لا » و كلمه « لغو » با يكديگر مركب شده مبنى بر فتح. ۲
24. «وَ يَطُوفُ عَلَيْهِمْ غِلْمانٌ لَهُمْ كَأَنَّهُمْ لُؤلُؤ مَكْنُونٌ» .
روض الجنان: «وَ يَطُوفُ عَلَيْهِمْ» ؛ مى گردند برايشان غلامانى به خدمت كه پندارى كه مرواريد نهانى اند يعنى مصون محروس كه پوشيده داشته باشند تا هوا و باد و آفتاب آن را بنگرداند و به استعمال متبدّل نشود... .
حسن بصرى گفت: در اين آيت يك روز رسول عليه السلام را يكى پرسيد، گفت: يا رسول الله! خادم چون لؤلؤ مكنون چون باشد مخدوم گفت: چنان كه ماه شب چهارده در جنبِ ستاره. ۳
2700. علامه شعرانى: در دنيا لازم نيست مخدوم از خادم نيكو روى تر باشد بلكه غالباً مخدومان زشت و پير و خادمان جوان و نيكو روى بودند اما اين سائل به عقل خود دانست درعالم آخرت نيكىِ منظر جزاى عمل خير است و بايد مخدوم بسيارِ به از خادم باشد برخلاف دنيا. ۴
31ـ32. «قُلْ تَرَبَّصُوا فَإِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُتَرَبِّصِينَ * أَمْ تَأْمُرُهُمْ أَحْلامُهُمْ بِهذا...» .
روض الجنان: «قُلْ تَرَبَّصُوا فَإِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُتَرَبِّصِينَ» ؛ بگو ايشان را انتظار كنى به صبر كه من نيز در حقّ شما هم اين مى كنم تا آنچه در حقّ من مى اندازى به شما بينم كه فرمان خداى در شما رسد از مرگ يا عذاب.*