1207
تفسير نورٌ علي نور ج2

معنى «لَيْسَ» تامّه باشد به معنى لَمْ تَقَعْ ولا تَقَعُ، ... وآنكه به فتح خواند بنا كرد با «لا». ۱
2699. علامه شعرانى: يعنى كلمه « لا » و كلمه « لغو » با يكديگر مركب شده مبنى بر فتح. ۲

24. «وَ يَطُوفُ عَلَيْهِمْ غِلْمانٌ لَهُمْ كَأَنَّهُمْ لُؤلُؤ مَكْنُونٌ» .

روض الجنان: «وَ يَطُوفُ عَلَيْهِمْ» ؛ مى گردند برايشان غلامانى به خدمت كه پندارى كه مرواريد نهانى اند يعنى مصون محروس كه پوشيده داشته باشند تا هوا و باد و آفتاب آن را بنگرداند و به استعمال متبدّل نشود... .
حسن بصرى گفت: در اين آيت يك روز رسول عليه السلام را يكى پرسيد، گفت: يا رسول الله! خادم چون لؤلؤ مكنون چون باشد مخدوم گفت: چنان كه ماه شب چهارده در جنبِ ستاره. ۳
2700. علامه شعرانى: در دنيا لازم نيست مخدوم از خادم نيكو روى تر باشد بلكه غالباً مخدومان زشت و پير و خادمان جوان و نيكو روى بودند اما اين سائل به عقل خود دانست درعالم آخرت نيكىِ منظر جزاى عمل خير است و بايد مخدوم بسيارِ به از خادم باشد برخلاف دنيا. ۴

31ـ32. «قُلْ تَرَبَّصُوا فَإِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُتَرَبِّصِينَ * أَمْ تَأْمُرُهُمْ أَحْلامُهُمْ بِهذا...» .

روض الجنان: «قُلْ تَرَبَّصُوا فَإِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُتَرَبِّصِينَ» ؛ بگو ايشان را انتظار كنى به صبر كه من نيز در حقّ شما هم اين مى كنم تا آنچه در حقّ من مى اندازى به شما بينم كه فرمان خداى در شما رسد از مرگ يا عذاب.*

1.روض الجنان، ج ۱۸، ص ۱۳۵.

2.روح الجنان، ج ۱۰، ص ۳۱۹.

3.روض الجنان، ج ۱۸، ص ۱۳۵ ـ ۱۳۶.

4.روح الجنان، ج ۱۰، ص ۳۱۹.


تفسير نورٌ علي نور ج2
1206

مى گندد و مى پوسد، آنجا كه منبع اين زندگى عرضى است بحر حيوان است كه برخلاف عالم شهادت ذات او اقتضاى حيات مى كند. ۱

21. «وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُمْ بِإِيمانٍ أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ...» .

روض الجنان: ... و روايت كردند از اميرالمؤمنين على عليه السلام كه او گفت: يك روز خديجه از رسول عليه السلام پرسيد كه حال آن فرزندان من كه در جاهليّت بمردند چه باشد؟ گفت: به دوزخ شوند. خديجه دلتنگ شد. رسول گفت: اگر تو مكان ايشان ببينى، دشمن گيرى ايشان را. خديجه گفت: يا رسول الله! فرزندان من كه از تواند؟ گفت: ايشان به بهشت اند. آنگه فرزندان مؤمنان با ايشان باشند در بهشت و فرزندان كافران با ايشان باشند در دوزخ. آنگه اين آيت بخواند: «وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُمْ...» . اگر اين خبر درست است، مراد فرزندان بالغ باشند. ۲
2698. علامه شعرانى: بالغى كه حجت برآنها تمام شده باشد نه بالغى كه دعوت حق را ندانسته باشد. ۳

23. «يَتَنازَعُونَ فِيها كَأْساً لا لَغْوٌ فِيها وَ لا تَأْثِيمٌ» .

روض الجنان: «وَ لا تَأْثِيمٌ» ، يعنى در او فعلى نباشد كه ايشان را بزه آرد، هو تفعيلٌ منَ الإثمِ، يعنى ايشان را در خوردن آن بزه نباشد. عبداللهِ عبّاس گفت: ولا كَذِبٌ، هم عبداللهِ عبّاس گفت: در او تكذيب نباشد كه بعضى بعضى را دروغ دارند. ابن كثير و ابوعمرو خواندند: لا لَغْوَ فيها ولا تأْثيمَ، به فتح هر دو كلمه، باقى قرّاء به رفع. زجّاج گفت آنكه به رفع خواند در او دو وجه باشد: يكى مبتدا و «فيها» خبر بود، دگر «لا» به

1.روح الجنان، ج ۱۰، ص ۳۱۳.

2.روض الجنان، ج ۱۸، ص ۱۳۳.

3.روح الجنان، ج ۱۰، ص ۳۱۷.

  • نام منبع :
    تفسير نورٌ علي نور ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    صادقي، محسن؛ مروي، عباسعلي
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 138787
صفحه از 1440
پرینت  ارسال به