1209
تفسير نورٌ علي نور ج2

38. «أَمْ لَهُمْ سُلَّمٌ يَسْتَمِعُونَ فِيهِ فَلْيَأْتِ مُسْتَمِعُهُمْ بِسُلْطانٍ مُبِينٍ» .

روض الجنان: «أَمْ لَهُمْ سُلَّمٌ» ؛ يا ايشان را نردبانى هست كه از آنجا بر آسمان مى شوند و وحى مى شنوند و دعوى مى كنند كه ما از آنجا شنيديم، اگر چنين است «فَلْيَأْتِ مُسْتَمِعُهُمْ بِسُلْطانٍ مُبِينٍ» ؛ آنكه از ايشان اين شنيده است گو حجّتى روشن بيار. ۱
2705. علامه شعرانى: خلاصه اين آيات آنكه مردم عاجز وجاهل كه از هيچ چيز خبر ندارند و به اسرار وجود واقف نيستند ودر عوالم ملكوت سير نكرده نبايد هر چيز نديده را انكار كنند و اگر از عالم باطن واقفند بايد دليلى بياورند، مانند آنكه در شهرهاى زمين نگشته و جائى را نديده است انكار شهرهاى نديده كند و اگر مدعى است همه جا را گشته ام و شهرى نديدم دليلى بياورد. و چگونه جهال عرب عالم آخرت و ملائكه و خدا و غيب را ناديده انكار مى كنند. ۲

41. «أَمْ عِنْدَهُمُ الْغَيْبُ فَهُمْ يَكْتُبُونَ» .

روض الجنان: «أَمْ عِنْدَهُمُ الْغَيْبُ فَهُمْ يَكْتُبُونَ» ؛ يا به نزديك ايشان علم غيب است ايشان از آنجا مى نويسند يا دعوى مى كنند كه ما مى دانيم كه اين محمّد عليه السلام مى گويد از حديث بعث و نشور و ثواب و عقاب، آن را اصلى نيست. ۳
2706. علامه شعرانى: تمسك آنان به اصل عدم است به روش اصوليين، اما نمى دانند كه از اين امور ظن نيز حاصل نمى شود تا به يقين چه رسد. ۴

1.روض الجنان، ج ۱۸، ص ۱۴۱.

2.روح الجنان، ج ۱۰، ص ۳۲۲.

3.روض الجنان، ج ۱۸، ص ۱۴۲.

4.روح الجنان، ج ۱۰، ص ۳۲۳.


تفسير نورٌ علي نور ج2
1208

«أَمْ تَأْمُرُهُمْ أَحْلامُهُمْ بِهذا» ، يا عقل ايشان مى فرمايد ايشان را** اينكه مى كنند. ۱
2701. علامه شعرانى: * اين وعده خداوند و معجز پيغمبر صلى الله عليه و آله است كه با كفار فرمود اگر مى پنداريد دعوت او به مردن از ميان مى رود اندكى شكيبايى نماييد، معلوم خواهد شد كه دين او عالمگير است و شما خطا كرديد. ۲
2702. ** يعنى عاقل هرگز نمى گويد اين مطالب قرآن برافتادنى است و مى توان آن را برانداخت، مطالب قرآن بالاتر از آن است كه كسى درباره آن چنين توهم تواند كرد.

35. «أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَيْرِ شَيْءٍ أَمْ هُمُ الْخالِقُونَ» .

روض الجنان: «أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَيْرِ شَيْءٍ» ؛ يا ايشان را از هيچ چيز آفريده اند.
عبداللهِ عبّاس گفت: بى پدر، ... . ابن كيسان گفت: يعنى ايشان را به بازى آفريده اند نه براى كارى. ۳
2703. علامه شعرانى: يا مى گويند بى فاعل و خالق حكيم به وجود آمده اند و آفريننده ندارند.

36. «أَمْ خَلَقُوا السَّمواتِ وَ الْأَرْضَ بَلْ لا يُوقِنُونَ» .

روض الجنان: «أَمْ خَلَقُوا السَّمواتِ وَ الْأَرْضَ» ؛ يا ايشان آفريده اند آسمانها و زمين را آنگه گفت: «بَلْ لا يُوقِنُونَ» ؛ ايشان را هيچ علمى و يقينى نيست هم شكّاك و مُتحيّراند. ۴
2704. علامه شعرانى: منكرين توحيد سخن به ظن و تخمين گويند نه از روى يقين، و خودشان فرق ميان ظن و يقين نمى گذارند و تميز نمى دهند كه به ظن نبايد اعتماد كرد. ۵

1.روض الجنان، ج ۱۸، ص ۱۳۹.

2.روح الجنان، ج ۱۰، ص ۳۲۰.

3.روض الجنان، ج ۱۸، ص ۱۴۰.

4.روض الجنان، ج ۱۸، ص ۱۴۰.

5.روح الجنان، ج ۱۰، ص ۳۲۲.

  • نام منبع :
    تفسير نورٌ علي نور ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    صادقي، محسن؛ مروي، عباسعلي
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 138395
صفحه از 1440
پرینت  ارسال به