«وَ النَّجْمِ إِذا هَوى» . ۱
2708. علامه شعرانى: موافق اخبار بسيار، بازگشتن رسول خدا صلى الله عليه و آله از آسمان و رفتن او را نيز مردم نديده بودندومعراج او مشهود قوم نشده بود و اين خبر اگر صحيح باشد خاص حضرت ابى طالب بود يا بعضى از كسان او. والله أعلم. ۲
روض الجنان: بعضى دگر گفتند: مراد آن ستاره است كه حق تعالى آن را علامت امامتِ اميرالمؤمنين كرد و سبب آن بود كه سلمان و جماعتى صحابه از رسول عليه السلامپرسيدند كه: يا رسول الله، مقام تو از پس تو كه خواهد بود! گفت: آن را كه امشب ستاره اى از قطب آسمان جدا شود و به خانه او فرود شود. آن شب اهل مدينه همه بر بامها رفتند اميد آن را كه باشد كه ستاره به خانه ايشان رود، مگر على و فاطمه وردِ خود رها نكردند، گفتند: اگر به خانه ما آيد ما را شكر زيادت بايد كردن، و اگر به خانه ما نيايد، باد و تكبّر نباشد. ايشان هر يكى در محراب خود مشغول، ستاره اى روشن از قطب آسمان جدا شد و گفتند: زهره بود، و به حجره زهرا در افتاد فذلكَ قَولُهُ: «وَ النَّجْمِ إِذا هَوى» . ۳
2709. علامه شعرانى: يعنى اين گفته [گفتند: زهره بود] از معصوم نيست، حدس يكى از روات است و شايد ستاره ديگر بود غير زهره، وبسا مردم نزول شى ءِ نورانى آسمانى را در بسيارى از امكنه مقدسه ديده اند. ۴
7. «وَ هُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلى» .
روض الجنان: «وَهُوَ» ، يعنى محمّد صلى الله عليه و آله «بِالْأُفُقِ الْأَعْلى» ؛ به افق اعلى بود. بر اين وجه «واو» حال باشد، و گفتند: «واو» عطف است و معنى آنكه فَاسْتَوى جَبْرَئيلُ ومُحَمّد
1.روح الجنان، ج ۱۰، ص ۳۳۱.
2.روض الجنان، ج ۱۸، ص ۱۵۵.
3.روض الجنان، ج ۱۸، ص ۱۵۶.
4.روح الجنان، ج ۱۰، ص ۳۳۲.