1213
تفسير نورٌ علي نور ج2

راست داشت و ايمان آورد به او. و باقى قرّاء به تخفيف خواندند.
«ما كَذَبَ الْفُؤادُ» ، يعنى دلِ او با او دروغ نگفت در آنچه ديد... . و چند راوى از اصحاب رسول روايت كردند كه رسول را عليه السلام پرسيدند كه شب معراج خداى را ديدى؟ گفت: رَأيْتُهُ بِفؤادي ولَمْ اَرَهُ بِعَيْني. عبدالله بن شقيق گفت: من ابوذر را گفتم اگر من رسول را دريافتمى از او چيزها پرسيدمى گفت: چه پرسيدى؟ گفتم: اوّل پرسيدمى كه خدا را ديد يا نديد؟ گفت: من پرسيدم گفت به دل ديدم به چشم نديدم، به چشم نورى ديدم. و قولُهُ: «ما رَأى» حمل كردن بر عموم اولى تر باشد كه هرچه ديد از آلاء و نعماء و عجايب و عبر از خلق آسمان و زمين و انواع فرشتگان و انواع نعمت و بهشت و دوزخ و هر چه آن شب ديد تا شامل باشد آن همه را. ۱
2712. علامه شعرانى: به نظر مى رسد كه قرائن خارجى نيز برعموم دلالت دارد، چون كفار قريش ديدن پيغمبر را حمل بر تجسم خيال و اوهام مى كردند چنان كه فرمود «أَ فَتُمارُونَهُ عَلى ما يَرى»۲ و اين شامل همه رؤياهاى نبوت است وخداوند در ردّ آنها فرمود عقل بر صحت رؤياى او شهادت مى دهد و مردم عادى غير پيغمبر نيز گاه باشد چيزى را مى بينند ويقين دارند آنچه ديدند موافق حق و واقع است؛ مثلا كسى امام يا پيغمبر يا ملائكه را بيند و به او خبر دهد فلان غائب تو فلان روز خواهد آمد يا گمشده تو در فلان جا است و چون خبر او تحقق پيداكند يقين دارد رؤياى او حق است و تجسم خيال نيست. پيغمبر صلى الله عليه و آله شك نداشت كه جبرئيل را كه ديد و وحى را كه شنيد حق است و مردم ديگر نيز مى توانند حقيقت رؤياى او را دريابند؛ زيرا از رؤياى بى حقيقت كه تجسم خيال خود انسان باشد اخبار غيب و علوم الهى و معارف دقيق كه فوق قدرت بشر است و در قرآن آمده استفاده نمى شود.
و آنچه گفتيم بنابراين است كه آيات درباره معراج نيست و از حسن بصرى نقل

1.روض الجنان، ج ۱۸، ص ۱۶۸ ـ ۱۶۹.

2.نجم (۵۳): ۱۲.


تفسير نورٌ علي نور ج2
1212

بِالاُفُقِ الاَعْلى، ايشان در اينجايگاه راست بودند، يعنى با يكديگر در يك مقام و يك مرتبه بودند، ... .
آنگه خلاف كردند كه اين مساوات محمّد را با جبرئيل در چه چيز بود. اِسْتَوَيا فِى الْقُوّةِ على السُّعُودِ؛ در قوّت به آسمان شدن راست شدند با يكديگر بعضى دگر گفتند: اسْتَوى جَبْرَئيلُ عَلا الى السَّماءِ بعْدَ اَنْ عَلَّمَ مُحمّداً؛ جبرئيل به آسمان شد پس از آنكه محمّد را بياموخت آنچه بايست آموخت، و اين قول سعيد بن المُسَيَّب است. ۱
2710. علامه شعرانى: اكثر علماى اسلام الا نادر، پيغمبر را صلى الله عليه و آله افضل از جبرئيل و ساير فرشتگان مى شمارند وعرفا در اين باب موافقند كه انسان كامل از همه حضرات وجود افضل است واين آيه منافى آن نيست چون بسا موجود مفضول سبب علم افضل شود چنان كه عقل از حواس تكميل مى پذيرد و پادشاه عظيم از جاسوسان زير دست استفاده مى كند و عالم متبحر از روات عامى حديث فرا مى گيرند. ۲

10. «فَأَوْحى إِلى عَبْدِهِ ما أَوْحى» .

روض الجنان: ابوالحسن نورى را پرسيدند از آن آيت، گفت: آنكه داند؟... ۳
2711. علامه شعرانى: ابوالحسن نورى از مشاهير صوفيه است و مؤلف كتاب از سخن آنان كه مخالف شرع نباشد بسيار نقل كرده است. ۴

11. «ما كَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأى» .

روض الجنان: «ما كَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأى» ، ابوجعفر خواند و حسن بصرى و جحدرىّ و قتاده: كذَّبَ، به تشديد، يعنى آنچه به چشم ديد به دل تكذيب نكرد بل تصديق كرد و

1.روض الجنان، ج ۱۸، ص ۱۶۲ ـ ۱۶۳.

2.روح الجنان، ج ۱۰، ص ۳۳۶.

3.روض الجنان، ج ۱۸، ص ۱۶۷. در چاپ مشهد «ابو الحسين نورى» ضبط شده است.

4.روح الجنان، ج ۱۰، ص ۳۳۸.

  • نام منبع :
    تفسير نورٌ علي نور ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    صادقي، محسن؛ مروي، عباسعلي
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 139202
صفحه از 1440
پرینت  ارسال به