حكماى الهى يونان و ملل ديگر فى الجمله بدان معتقد بودند، اما جماعتى كه ادراك نزد آنها خاص به حس است و حقايق منحصر در محسوس و عقل ندارند پندارند هرچه را حس نكنند موجود نيست و آيه اشاره به اين مردم است و مكرر در قرآن نكوهش آنان آمده است. ۱
32. «الَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبائِرَ الاْءِثْمِ وَ الْفَواحِشَ إِلاَّ اللَّمَمَ...» .
روض الجنان: رسول عليه السلام گفت: ما مِنْ مُؤمنٍ اِلاّ ولَهُ ذنبٌ يُصيبُهُ الْفَيْنةَ بَعْدَ الْفَيْنَةِ، لا يُفارِقُهُ حتى يُفارِقَ الدُّنيا. ۲
2721. علامه شعرانى: در نسخه خطى اين بنده «الغينة بعدالغينة» است و در حاشيه آن هم به همين نحو تصحيح كرده است و آن را با حديث معروف «إنّه ليغان على قلبي و إنّي لاستغفر الله كلّ يوم سبعين مرة» ۳ مربوط شمرده است؛ يعنى هر مؤمنى را گناهى هست كه غفلتى بعد غفلتى بر وى عارض مى شود وهرگز از او جدا نخواهد شد، تا از دنيا مفارقت كند گرچه معنى «ليغان على قلبى» در پيغمبر براى ما معلوم نيست. ۴
33. «أَ فَرَأَيْتَ الَّذِي تَوَلّى» .
روض الجنان: «أَ فَرَأَيْتَ الَّذِي تَوَلّى» ، عبداللهِ عبّاس گفت و سُدّي و كلبيّ و مُسَيّب بن شريك كه: اين آيت در حقّ عثمان بن عفّان آمد كه او عادت داشت كه صدقه و نفقه نيكو كردى، برادرى بود او را از جهت رضاع، نام او عبدالله بن سعد بن ابى سَرح، و او منافق بود، او را ملامت كرد بر آن دادن، گفت: چنين كه تو مى كنى زود باشد كه دروش شوى و محتاج گردى. عثمان گفت: من گناهان بسيار دارم، اين براى آن مى كنم تا