1217
تفسير نورٌ علي نور ج2

حكماى الهى يونان و ملل ديگر فى الجمله بدان معتقد بودند، اما جماعتى كه ادراك نزد آنها خاص به حس است و حقايق منحصر در محسوس و عقل ندارند پندارند هرچه را حس نكنند موجود نيست و آيه اشاره به اين مردم است و مكرر در قرآن نكوهش آنان آمده است. ۱

32. «الَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبائِرَ الاْءِثْمِ وَ الْفَواحِشَ إِلاَّ اللَّمَمَ...» .

روض الجنان: رسول عليه السلام گفت: ما مِنْ مُؤمنٍ اِلاّ ولَهُ ذنبٌ يُصيبُهُ الْفَيْنةَ بَعْدَ الْفَيْنَةِ، لا يُفارِقُهُ حتى يُفارِقَ الدُّنيا. ۲
2721. علامه شعرانى: در نسخه خطى اين بنده «الغينة بعدالغينة» است و در حاشيه آن هم به همين نحو تصحيح كرده است و آن را با حديث معروف «إنّه ليغان على قلبي و إنّي لاستغفر الله كلّ يوم سبعين مرة» ۳ مربوط شمرده است؛ يعنى هر مؤمنى را گناهى هست كه غفلتى بعد غفلتى بر وى عارض مى شود وهرگز از او جدا نخواهد شد، تا از دنيا مفارقت كند گرچه معنى «ليغان على قلبى» در پيغمبر براى ما معلوم نيست. ۴

33. «أَ فَرَأَيْتَ الَّذِي تَوَلّى» .

روض الجنان: «أَ فَرَأَيْتَ الَّذِي تَوَلّى» ، عبداللهِ عبّاس گفت و سُدّي و كلبيّ و مُسَيّب بن شريك كه: اين آيت در حقّ عثمان بن عفّان آمد كه او عادت داشت كه صدقه و نفقه نيكو كردى، برادرى بود او را از جهت رضاع، نام او عبدالله بن سعد بن ابى سَرح، و او منافق بود، او را ملامت كرد بر آن دادن، گفت: چنين كه تو مى كنى زود باشد كه دروش شوى و محتاج گردى. عثمان گفت: من گناهان بسيار دارم، اين براى آن مى كنم تا

1.روح الجنان، ج ۱۰، ص ۳۴۷.

2.روض الجنان، ج ۱۸، ص ۱۸۵؛ در چاپ شعرانى «الغبئة بعد الغبئة» ضبط شده است.

3.مستدرك الوسائل، ج ۵ ، ص ۳۷۵، ح ۶۱۳۱.

4.روح الجنان، ج ۱۰، ص ۳۴۹.


تفسير نورٌ علي نور ج2
1216

بطن نخله آمد و قوم خود را گفت: اهل مكّه را دو كوه است كه آنجا طواف مى كنند، و خدايى است ايشان را كه او را مى پرستند و شما را نيست. گفتند: پس چه فرمايى؟ گفت: من تدبيرى سازم. برفت و سنگى از كوه صفا بكند و يكى از مروه و بياورد و بنهاد در برابر يكديگر، گفت: اين صفا و مروه شماست و سه سنگ بگرفت و بر هم نهاد در بن درخت خرما و گفت: اين معبود شماست اين را مى پرستى و آنجا طواف مى كنى. همچنين مى كردند تا رسول عليه السلام مكّه بگشاد، بفرمود تا آن سنگها برداشت و آن درخت ببريدند، وتولاّى درخت بريدن خالد وليد را فرمود. ۱
2719. علامه شعرانى: از اين گونه اعمالِ بعض مردم تعجب نبايد داشت چون هر قوم ضعيف تابع قوى تر از خويش است و پيوسته مى خواهند خويش را در زى و رسم و عادات شبيه اقويا كنند و مردمى كه رسم اقويا را ميان ضعفا رواج مى دهند به عقيده خويش بهترين احسان را درباره آنها انجام داده اند و آنها را هم پايه اقويا كرده اند. ۲

30. «ذلِكَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ...» .

روض الجنان: ذلِكَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ؛ مبلغ ايشان از علم اين است و بيش نمى دانند و علمى نيست ايشان را به ثواب آخرت و احوال قيامت. ۳
2720. علامه شعرانى: اگر كسى اعتراض كند كه پيش از بعثت پيغمبر صلى الله عليه و آله و دعوت مردم به آخرت و جزا و ثواب و عقاب هيچ كس از آن عوالم خبر نداشت و غير همين عالم ديگر نمى دانست و اگر پيغمبر مأمور باشد كه اين گونه مردم را به دين دعوت نكند بايد از همه كس مأيوس باشد، در جواب گوييم: انسان اگر چه ايمان به پيغمبران نياورده باشد و دعوت رسول به او نرسيده باشد چون عقل دارد بالقوه يا بالفعل به عالم غير اين عالم محسوس معترف است چنان كه بسيارى از

1.روض الجنان، ج ۱۸، ص ۱۷۶ ـ ۱۷۷.

2.روح الجنان، ج ۱۰، ص ۳۴۴.

3.روض الجنان، ج ۱۸، ص ۱۸۲.

  • نام منبع :
    تفسير نورٌ علي نور ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    صادقي، محسن؛ مروي، عباسعلي
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 138460
صفحه از 1440
پرینت  ارسال به