باز گيرد به ازاى آن نعمتى ديگر دهد و مقصود مدح شوهر نكردن نيست. ۱
58 . «كَأَنَّهُنَّ الْياقُوتُ وَ الْمَرْجانُ» .
روض الجنان: «كَأَنَّهُنَّ الْياقُوتُ وَ الْمَرْجانُ» ، پندارى كه اين زنان ياقوت و مرجان اند! قتاده گفت: ايشان را صفاى ياقوت باشد در بياض مرجان. ۲
2751. علامه شعرانى: مراد از «مرجان»، لؤلؤ است، يعنى مرواريد. ۳
62. «وَ مِنْ دُونِهِما جَنَّتانِ» .
روض الجنان: «وَ مِنْ دُونِهِما جَنَّتانِ» ، گفت برون آن دو بهشت ديگر باشد. در معنى «دُون» خلاف كردند، عبداللهِ عبّاس گفت: مراد آن است كه زير آن در دَرَج. ۴
2752. علامه شعرانى: يعنى در مرتبه پست تر. ۵
68. «فِيهِما فاكِهَةٌ وَ نَخْلٌ وَ رُمّانٌ» .
روض الجنان: «فِيهِما فاكِهَةٌ وَ نَخْلٌ وَ رُمّانٌ» ، گفت: در او ميوه باشد و خرما و نار. ... در خبرى ديگر آمد كه: نخل بهشت را عروقش از سيم باشد و شاخش از زر و برگهاى او حلّه ها باشد و ميوه او از انواع دُرّ و جواهر باشد، به طعم از انگبين شيرين تر و نرم تر از زُبده در او هيچ استخوان نباشد. ۶
2753. علامه شعرانى: نبات وحيوان بهشتى از تركيب مزاج وعناصر پديد نمى آيد، مانند دنيا نيست كه جماد محض مانند سيم و زر و جواهر حيات نمى پذيرد. زندگى
1.روح الجنان، ج ۱۰، ص ۴۰۳.
2.روض الجنان، ج ۱۸، ص ۲۷۶.
3.روح الجنان، ج ۱۰، ص ۴۰۴.
4.تاريخ الطبري : ج۵ ص۱۱ ، الأخبار الطوال : ص۱۷۱ ؛ وقعة صفّين : ص۲۰۵ و ص۲۰۸ وفيها «على فالخيل : عمّار بن ياسر» .
5.روض الجنان، ج ۱۸، ص ۲۷۸.
6.روض الجنان، ج ۱۸، ص ۲۷۹ ـ ۲۸۰.