1239
تفسير نورٌ علي نور ج2

مراد است كه ما اينجا درست ادراكِ آن نمى كنيم. ۱

83 . «فَلَوْ لا إِذا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ» .

روض الجنان: گفتند: سُليمان عَبْدالملك بعضى علما را گفت: اگر از علمِ نجوم پاره اى برخوانيد تا از آن بى نصيب نباشيد. او گفت: مرا از آن منع است. گفت: و آن منع چيست؟ گفت خبرى كه مرا روايت كردند كه رسول عليه السلام گفت: مخوف تر چيزى كه من مى ترسم بر امّتِ من سه چيز است: يكى حيف به أَئِمّه، و يكى تكذيب به قدر، سيم ايمان به نجوم. ۲
2761. علامه شعرانى: اين عالم هر كه بوده است براى تقرب به خليفه و تملّق اين كلمه را نسبت به پيغمبر صلى الله عليه و آله داد كه مردم بايد نسبت به خلفا وظيفه رعيتى و اطاعت را انجام دهند. و اخبار تكذيب به قَدَر نيز به نظر مجعول مى رسد و ايمان به نجوم غير از تعليم آن است. ۳

89 . «فَرَوْحٌ وَ رَيْحانٌ وَ جَنَّتُ نَعِيمٍ» .

روض الجنان: «فَرَوْحٌ وَ رَيْحانٌ» ، أَىْ فَلَهُ رَوْحٌ وَرَيْحانٌ؛ او را روح و راحت و رَيْحان باشد... حسن و قَتاده و يعقوب خواندند: فَرُوحٌ به ضمِ «را». حسن گفت: روح از ريحان برآيد. قَتاده گفت: به روح رحمت خواست، و قيلَ: مَعْناهُ فَحَياةٌ وبقاءٌ؛ او را حيات و بقا باشد. و گفتند: اين قرائت رسول است عليه السلام.
عايشه روايت كرد كه از او و عامّه قرّاء، «فَرَوْحٌ» خواندند به فتح «را». ۴ 2762. علامه شعرانى: اگر رسول صلى الله عليه و آله طورى قرائت كند مردم طورِ ديگر قرائت

1.روح الجنان، ج ۱۱، ص ۲۱.

2.روض الجنان، ج ۱۸، ص ۳۳۰.

3.روح الجنان، ج ۱۱، ص ۲۷.

4.روض الجنان، ج ۱۸، ص ۳۳۲.


تفسير نورٌ علي نور ج2
1238

يَبْعَثُ اللّهُ مَنْ يَمُوتُ» . 1
2759. علامه شعرانى: انكار و تعجب كفار از آن بود كه به تجرد نفس و بقاى شخصيت افراد انسان معتقد نبودند و غير از همين جسم مادى به موجود ديگر عقيده نداشتند. اكنون هم كه با ملاحده و منكرين معاد سخن گويى گويند ما محال نمى دانيم كه از خاك انسان مرده موجود زنده ديگر پديد آيد مثل درختان كه از تن مردگان تغذيه مى كنند و كرم و ساير حشرات كه از آنها پديد مى آيد. اما اينكه همان شخص اوّل كه مرده است با همان روح مشخص باز در قالب قديم در آيد و زيد مرده باز زنده شود منكرند و مرجع اين به انكار بقاى روح است. 2

61. «عَلى أَنْ نُبَدِّلَ أَمْثالَكُمْ وَ نُنْشِئَكُمْ فِي ما لا تَعْلَمُونَ» .

روض الجنان: «عَلى أَنْ نُبَدِّلَ» ؛... بدان كه بدل كنيم از شما مانند شما، يعنى شما را ببريم و گروهى ديگر را بياوريم همچون شما «وَ نُنْشِئَكُمْ فِي ما لا تَعْلَمُونَ» ؛ و شما را باز آفرينيم در صورتى و خلقى كه شما ندانى... .
حسن گفت: خلقتان بدل كنيم و شما را با خوكان و بويزينگان كنيم چنان كه كرديم آنان را كه پيش از شما بودند. ۳
2760. علامه شعرانى: انسان مطلقا و كفار مكّه خصوصا هيچ چيز نمى دانستند مگر تعليم گيرند و همه آنچه خداوند در قرآن فرستاد پس از گفتن و تعليم بر آن آگاهى مى يافتند. و آن خلقتى كه خداوند پس از اين براى انسان بيان فرموده و گويد: «نُنْشِئَكُمْ فِى ما لا تَعْلَمُونَ» چيزى است كه بر فرض بيان هم براى وى قابل فهم نيست، و اينكه حسن گفت: به صورت خوك يا بوزينه كنند يا در حوصله مرغ پرستوك نهند قابل فهم است، پس يقينا مراد اينها نيست بلكه حقيقت حالات آخرت

1.روض الجنان، ج ۱۸، ص ۳۱۶؛ نحل (۱۶): ۳۸.

2.روح الجنان، ج ۱۱، ص ۱۹.

3.روض الجنان، ج ۱۸، ص ۳۱۸ ـ ۳۱۹.

  • نام منبع :
    تفسير نورٌ علي نور ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    صادقي، محسن؛ مروي، عباسعلي
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 138802
صفحه از 1440
پرینت  ارسال به