1259
تفسير نورٌ علي نور ج2

سوره صف

«بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»

2. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ» .

روض الجنان: عبداللّهِ سلام گفت: ما يك روز جماعتى باهم نشسته بوديم، مى گفتيم كيست كه از ما بشود و از رسول صلى الله عليه و آله بپرسد تا كدام عمل است كه خداى دوست تر دارد و ما را خبر دهد تابه آن دست گيريم. تا ما در اين بوديم كسى بيامد و گفت: رسول صلى الله عليه و آله شما را مى خواند. ما برفتيم، رسول صلى الله عليه و آله اين سوره بر ما خواند از اوّل تا آخر.
ابو سَلَمه گفت: عبداللّهِ سلام كه اين خبر مرا روايت كرد، اين سوره بر ما خواند از اوّل تا به آخر، و اين راوى كه اين روايت كرد همچنين تا به خواجه مفيد سعيد بن عبدالرّحمن بن احمد بن الحسين النيشابورى الشيخ الامام العَمْرَكى كه او چون اين خبر روايت كرد آن سوره بخواند از اوّل تا آخر و اين از جمله مسلسلات اخبار است. ۱
2796. علامه شعرانى: «مسلسل» در اصطلاح اخباريان حديثى است كه يك جمله

1.روض الجنان، ج ۱۹، ص ۱۸۱.


تفسير نورٌ علي نور ج2
1258

12. « ... وَ لا يَسْرِقْنَ وَ لا يَزْنِينَ وَ لا يَقْتُلْنَ أَوْلادَهُنَّ وَ لا يَأْتِينَ بِبُهْتانٍ يَفْتَرِينَهُ بَيْنَ أَيْدِيهِنَّ وَ أَرْجُلِهِنَّ وَ لا يَعْصِينَكَ فِي مَعْرُوفٍ...» .

روض الجنان: عبداللهِ عمر روايت كرد كه: رسول صلى الله عليه و آله لعنت كرد نايحه را و آن را كه گوش با او كند، و آن را كه آبگينه بر روى فراز كند، و زن سليطه را و آن را كه نگار كند، و آن را كه بر دست او نگار كنند. ۱
2794. علامه شعرانى: «نگار كردن»، خالكوبى است. ۲

13. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللّهُ عَلَيْهِمْ قَدْ يَئِسُوا مِنَ الاْخِرَةِ كَما يَئِسَ الْكُفّارُ مِنْ أَصْحابِ الْقُبُورِ» .

روض الجنان:... آنگه وصف كرد ايشان را، گفت: ايشان نوميدند از ثواب آخرت چنان كه كافران نوميدند از اهل گورها. در معنى او دو قول گفتند: يكى آنكه چنان كه كافران نوميدند از بعث و نشور مردگان... . ۳
2795. علامه شعرانى: يهود نبايد از آخرت و بعث و نشور مأيوس باشند ؛ چون به شريعت و دين و قدرت پروردگار قائلند. با اين حال، جماعتى از آنان كه «صادوقى» مى ناميدند به بقاى روح قائل نبودند و گروه ديگر «فريسيان» بودند و به آخرت معتقد بودند. اما كفار دهرى و ملحد كه مرگ را منتهى زندگى مردم دانند مرده را ماتَ وفاتَ گويند و از آنها نااميدند. و اگر گويى: هر دو از آخرت نوميدند و مفاد عبارت آن است كه يهود از آخرت نااميدند چنان كه كفار ملحد نااميدند، چرا يكى را مأيوس از آخرت و ديگرى را مأيوس از اصحاب قبور شمرد و مشبّه با مشبّه به يكى است؟ گوييم: آخرت عالم ديگر است و قبر عالم ديگر. ۴

1.روض الجنان، ج ۱۹، ص ۱۷۲ ـ ۱۷۳.

2.روح الجنان، ج ۱۱، ص ۱۳۱.

3.روض الجنان، ج ۱۹، ص ۱۷۳ ـ ۱۷۴.

4.روح الجنان، ج ۱۱، ص ۱۳۱.

  • نام منبع :
    تفسير نورٌ علي نور ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    صادقي، محسن؛ مروي، عباسعلي
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 136790
صفحه از 1440
پرینت  ارسال به