2801. علامه شعرانى: از اين حديث معلوم مى شود كه ساعت بر حدى معين ومضبوط اززمان اطلاق مى شد كه قابل شمردن بود به يك و دو و سه و چهار و پنج، چون كه اجزاء مطلق زمان چنين به حساب مضبوط نيست. اما از روايات معلوم نمى شود كه در زمان پيغمبر چه آلتى براى ضبط ساعت به كار برده مى شد و احتمال قوى دارد كه مانند ساير اقوام از صبح تا ظهر را شش قسمت و از ظهر تا شب را شش قسمت مى كردند و به وهم و حدس حدود آن را مشخص مى ساختند و پنج ساعت قبل از نماز وقتى است كه انسان پس از طلوع آفتاب از خانه بيرون مى آيد. لذا در حديث از پنج شروع كرده است كه اول زمان امكان خروج پس از غسل مى باشد. ۱
روض الجنان: اَنس مالك روايت كرد از رسول صلى الله عليه و آله كه گفت: شب آدينه و روز آدينه بيست و چهار ساعت است، در هر ساعتى خداى را سيصد هزار آزاد كرده باشد از آتش دوزخ. ۲
2802. علامه شعرانى: چنان كه گفتيم ساعت به معناى محدود و مشخص در زمان پيغمبر صلى الله عليه و آله معروف بود و به اصطلاح منجمان اين گونه ساعات را كه روز دوازده و شب دوازده ساعت باشد با قطع نظر از كوتاهى و بلندى شب و روز ساعات معوجه خوانند، اما آلت تعيين ساعت نزد آنان حدس و تخمين بود. ۳
روض الجنان: عبداللهِ عبّاس گفت: در بهشت حورى است نام او «لعبت»، فضل او در حسن بر ديگران چندان است كه فضل ماه بر ستارگان. چون روز آدينه باشد، حور عين فرود آيند و بر كرسى هاى درّ و جواهر بنشينند و تسبيح و تهليل مى كنند تا آنگه كه مردم از نماز ديگر فارغ شوند. و نورى از زير عرش پديد آيد، گويند: اى رضوان اين چه نور است؟ گويد: اين لعبت است، او مى آيد و هفتاد حور بر راست حُلىّ او بر گرفته، و هفتاد حور از چپ حُلل او بر گرفته، و هفتاد در پيش او مجمرها بر دست