1283
تفسير نورٌ علي نور ج2

2831. علامه شعرانى: چون اين خبر از سفيان بن عيينه است و او از اهل سنت بود، مؤلف كتاب براى احتجاج بر آنان نقل كرده است. و با قطع نظر از اين جهت با احتمال صحت اعتراض حارث بن نعمان و معذب شدن وى حمل آيه قرآن بر آن بعيد مى نمايد؛ زيرا كه اين سوره مكى است و آيه «اللّهُمَّ إِنْ كانَ هذا هُوَ الْحَقَّ» نيز مكى است به اتفاق و قضيه غدير در آخر عمر حضرت رسالت در مدينه بود. ۱

16. «نَزّاعَةً لِلشَّوى» .

روض الجنان: «نَزّاعَةً لِلشَّوى» ؛ پوست كننده باشد از سر، و «شَوى» پوست سر باشد و اين قول عبداللهِ عبّاس و مجاهد است، وقال كُثَيّرُ عَزَّة:

لأَصبَحْتَ هَدَّتك الحوادثُ هدَّةًلَها فشَواة الرّأسِ باد قَتيرُها
ابراهيم بن مهاجر گفت: پوست و گوشت باشد، حسن گفت: سر توله باشد. ۲
2832. علامه شعرانى: اين كلمه [= سر توله] ترجمه هام است يعنى كاسه سر، و در برهان چنين كلمه اى نيافتم. عبارت تفسير طبرى كه مؤلف ترجمه كرده اين است: « عن الحسن نزاعة للشوى قال للهام تحرق كلّ شيء منه و يبقى فؤاده نضيجاً». ۳

43. «يَوْمَ يَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْداثِ سِراعاً كَأَنَّهُمْ إِلى نُصُبٍ يُوفِضُونَ» .

روض الجنان: «يَوْمَ يَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْداثِ سِراعاً» ، گفت: ياد كن آن روز كه بيرون آيند از گورها شتابزده. ۴
2833. علامه شعرانى: كنايت است از زنده شدن مردگان، نه آنكه مردم حقيقةً از گور بيرون آيند؛ چون اكثر مردم الا نادر در گور نمى مانند و اجساد آنها پراكنده مى شود و

1.روح الجنان، ج ۱۱، ص ۲۶۱.

2.روض الجنان، ج ۱۹، ص ۴۰۸.

3.روح الجنان، ج ۱۱، ص ۲۶۴. جامع البيان، ج ۲۹، ص ۹۵، ح ۲۷۰۵۴.

4.روض الجنان، ج ۱۹، ص ۴۱۶.


تفسير نورٌ علي نور ج2
1282

سوره معارج

«بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»

1 ـ 3. «سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ* لِلْكافِرينَ لَيْسَ لَهُ دافِعٌ* مِنَ اللّهِ ذِي الْمَعارِجِ» .

روض الجنان: [مؤلف از سفيان بن عيينه روايتى نقل مى كند كه پيامبر اكرم در غدير خم حضرت على عليه السلام را معرفى كرد به مردم و گفت: «من كنتُ مولاه فعلى مولاهُ». حارث بن نعمان فهرى گفت:...] اين حديث خويشتن گفتى يا خداى فرمود تو را؟ رسول صلى الله عليه و آله گفت: وَالله الذَّى لا الهَ الاّ هوَ، بدان خداى كه جز او خدايى نيست كه من از قول و فرمان خداى گفتم. او روى برگردانيد و مى گفت: «اللّهُمَّ إِنْ كانَ هذا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ فَأَمْطِرْ عَلَيْنا حِجارَةً مِنَ السَّماءِ أَوِ ائْتِنا بِعَذابٍ أَلِيمٍ» ، ۱ هنوز به راحله خود نرسيده بود كه سنگى از آسمان بيامد و بر سر او آمد و به زيرش برون افتاد و او بر جاى بمرد و خداى تعالى اين آيت فرستاد: «سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ * لِلْكافِرينَ لَيْسَ لَهُ دافِعٌ * مِنَ اللّهِ ذِي الْمَعارِجِ» . ۲

1.انفال (۸): ۳۲.

2.روض الجنان، ج ۱۹، ص ۴۰۳.

  • نام منبع :
    تفسير نورٌ علي نور ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    صادقي، محسن؛ مروي، عباسعلي
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 136816
صفحه از 1440
پرینت  ارسال به