دليل وجود آنان قول انبيا است عليهم السلام. و نيز گويند: جنيان اصلاً مجردند مانند انسان و شايد تعلق به اجزاء عنصرى گيرند مانند آتش و آن آتش كه جن از آن خلق شده جسم اثيرى و لطيف باشد. و گويد: خلاف است كه شياطين و جن دو نوعند يا يك نوعند با اختلاف عوارض: اشرارشان را شيطان گويند و معتدلان را جن. و الله العالم. ۱
8 ـ 9. «وَ أَنّا لَمَسْنَا السَّماءَ فَوَجَدْناها مُلِئَتْ حَرَساً شَدِيداً وَ شُهُباً * وَ أَنّا كُنّا نَقْعُدُ مِنْها مَقاعِدَ لِلسَّمْعِ...» .
روض الجنان: «وَ أَنّا لَمَسْنَا السَّماءَ» ، وگفتند: ما نيز بيسوديم آسمان را. مراد به «لَمس» مقاسات و طلب صعود است، يقالُ: لمَسْتُ هذا الأَمرَ اِذا اَخَذتَ في طلبهِ ومُقاساتِهِ. «فَوَجَدْناها مُلِئَتْ حَرَساً شَدِيداً وَ شُهُباً» ؛ يافتيم آن را كه مملو بود از فرشتگان نگاهدارنده قوى و ستارگان تابنده. ۲
2838. علامه شعرانى: هر چند گاه يك بار ستاره باران در آسمان مشاهده مى گردد گرچه شهاب هميشه هست اما بدان كثرت كه هر وقت به آسمان نگرى از همه جوانب ستاره هاى دوان بينى اندك اتفاق مى افتد. و يك بار در سنه غيبت كبرا حضرت قائم (عجل الله تعالى فرجه) اتفاق افتاد و آن سال به سنه تناثرالنجوم معروف است، على بن بابويه و كلينى در آن سال رحلت كردند و نزديك عهد ما در سال 1310 هجرى قمرى نيز اتفاق افتاد و آنكه در زمان حضرت رسالت بوده شديدتر بوده، چنان كه آيه قرآن دلالت دارد «مُلِئَتْ حَرَساً» ؛ آسمان پر شد و مردم از مشاهده آن آشفته و پريشان گشتند و ترسيدند، اوضاع جهان درهم ريزد و آسمان ويران شود و در همان وقت كاهنان كه پيوسته مردم به آنها رجوع مى كردند و اخبارى از غيب آميخته و مبهم مى شنيدند ديگر خبرى به خاطرشان نگذشت و چيزى نديدند اگر چه پيش از آن هم