1291
تفسير نورٌ علي نور ج2

است براى ادراك وقايع آينده حواسى به او داده نشده و ما در خود مى يابيم كه چنين قوه اى نداريم و آنچه از رؤياى صادقه و امثال آن برما افاضه مى شود از ناحيه موجودات ديگرى است، چنان كه يوسف و يعقوب و فرعون و زندانيان خواب ديدند و از آينده مطّلع شدند.
كاهنان عرب در زمان جاهليت غيب را مانند شبحى از دور در مى يافتند از قبيل خواب با قوه متخيّله و اوهام خود آنها آميخته خاطر ممكن مى شد و چيزى آميخته از حق و باطل مى گفتند و اين حالت براى صاحبان آنها در خلوت و عزلت و آرامش خاطر ممكن مى شد نه با تشويش و اضطراب كه نفوس متوجه عالم ظاهر مى شود و از عالم غيب منصرف مى گردد. و در زمان آن حضرت صلى الله عليه و آلهكهانت بر افتاد چنان كه بر خوانندگان سير و تواريخ معلوم است و شياطين آنها كه با ملأاعلى مربوط بودند در آشفتگى اوضاع آسمان و تناثر نجوم از شنيدن اخبار ملائكه باز ماندند چنان كه در پاره اى حالات اضطراب كه قوه متخيله مشوش است انسان خواب صادق نمى بيند. ۱

27 ـ 28. «إِلاّ مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَداً * لِيَعْلَمَ أَنْ قَدْ أَبْلَغُوا رِسالاتِ رَبِّهِمْ وَ أَحاطَ بِما لَدَيْهِمْ وَ أَحْصى كُلَّ شَيْءٍ عَدَداً» .

روض الجنان: سعيد بن مُسيّب گفت: فرشتگان رصد چهاراند. مقاتل گفت: چون خداى تعالى پيغامبرى را بفرستادى، ابليس بيامدى بر زىّ فرشته تا بر او غرورى القا كند بر طريق اضلال، خداى تعالى فرشتگان را فرستادى تا ايشان را براندندى و اعلام كردندى پيغمبران را كه: اينان شياطين اند، احتراز كنيد از اينان.*
«لِيَعْلَمَ» ؛ تا بداند. قتاده گفت: يعنى محمّد صلى الله عليه و آله. مجاهد گفت: مكذّبان بدانند كه رسولان خداى رسالات و پيغامهاى او بگزاردند. بعضى ديگر گفتند كه: پيغمبران بدانند كه فرشتگان پيغامهاى خدا بگزاردند و در او هيچ خلل نكردند. «وَ أَحاطَ بِما

1.روح الجنان، ج ۱۱، ص ۲۸۸.


تفسير نورٌ علي نور ج2
1290

كه مى ديدند و مى شنيدند مانند خواب راست در ميان خواب باطل و آشفته و غير ممتاز بود، اخبار درست آنها كم تر و آميخته و مبهم. ۱
روض الجنان: آنگه خبر دادند كه: از اين پيش چون خواستمانى كه بنشينيم جايى كه استراق سمع كنيم و دزديده چيزى بشنويم، ممنوع نبوديم از آن. اكنون چون مى خواهيم تا چنان كنيم، شهابى و ستاره اى از آتش ما را منع كند.* و ذلك قوله: «وَ أَنّا كُنّا نَقْعُدُ» ، اَىْ منَ السّماءِ «مَقاعِدَ لِلسَّمْعِ» ، أَىْ لِسَماعِ كلام المَلائكَةِ، براى آن تا سخن فرشتگان شنويم، و غرض ايشان از اين آن بود تا ايهام افگندندى جماعتى را كه ما غيب دانيم. چون بشنيدندى كه فلان چيز خواهد بودن، بيامدندى و خبر دادندى و چون به مخبر موافق آمدى خبر را از آن كسان پنداشتندى كه ايشان غيب مى دانند. ۲ **
2839. علامه شعرانى: * در قرآن ذكر آن نيامده است كه جنيان به شهاب كشته مى شوند بلكه ممنوع مى گردند و مردم به قياس و تخمين خود مى گويند چون مى بينند خود به آتش مى سوزند و مى ميرند. گمان كردند جنيان نيز مى ميرند و حق آن است كه ما از احوال آنان هيچ نمى دانيم جز آنكه خداوند در قرآن فرموده. از جمله اين امور است: شيطان از طايفه جن بود. جنّيان از معبودان عرب بودند. براى عبادت خلق شدند. خلقت آنها از آتش است. خدمت سليمان مى كردند در بنا و غواصى و از لشكر او بودند. نزد پيغمبر آمدند و قرآن شنيدند، از آوردن مانند آن عاجزند. در آخرت معذب مى شوند. و از شر آنان بايد پناه به خدا برد. و از ساير احوال آنان و تزويج و تناسل و مردن و احكام و قواعد و امثال آن هيچ نمى دانيم. ۳
2840. ** علم غيب خاص خداوند تعالى است و هر كس از خبرى آگاه شود به تعليم خداوند است. خود انسان يا موجود ديگر مانند جن قوه اى براى ادراك وقايع آينده ندارند، چنان كه براى حوادث فعلى چشم و گوش و حواس ديگر به وى داده شده

1.روح الجنان، ج ۱۱، ص ۲۸۷.

2.روض الجنان، ج ۱۹، ص ۴۴۶ ـ ۴۴۷.

  • نام منبع :
    تفسير نورٌ علي نور ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    صادقي، محسن؛ مروي، عباسعلي
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 126514
صفحه از 1440
پرینت  ارسال به