بگويند سجّين كاغذ و لوح است كه نوشته ها در او است.
گوييم: آنها از اين عبارت قرآن كاغذ و لوح نفهميدند با آنكه اهل زبان بودند، چنان فهميدند كه غرض خداوند حفظ و ضبط اعمال مردم به وجهى، نه مانند دفاتر ولوح و كاغذ مردم دنيا، و مقصودشان اين بود كه سجّين ضبط عمل مردم مى كند به مقتضاى كتاب مرقوم اما كيفيت ضبط آن بر چه وجه است؟ در اين امور تقيدى به حمل الفاظ بر معانى دنيوى نداشتند. سجّين را به معنى ضلال يا حبس و تنگى و سختى هم گفتند. ۱
15. «كَلاّ إِنَّهُمْ عَنْ رَبِّهِمْ يَوْمَئِذٍ لَمحْجُوبُونَ» .
روض الجنان: «كَلاّ إِنَّهُمْ عَنْ رَبِّهِمْ يَوْمَئِذٍ لََمحْجُوبُونَ» ، گفت: حقّا كه ايشان روز قيامت از ثواب خداى محجوب و ممنوع باشند. ۲
2885. علامه شعرانى: بهتر آن است كه معنى حجاب و ملاقات و دورى و محروميت از ديدار كه در قرآن بسيار است حمل بر معنى نزديك به معنى ظاهر لغت كنيم و گوييم بزرگ ترين نعمت اهل ايمان معرفت كامل پروردگار است و مشاهده معنوى ذات او، چنان كه بزرگ ترين عذاب اهل دوزخ دورى از وصال حق است، چنان كه در دعاى كميل آمده است: «هَبني صَبرتُ على حَرّ نارِك فكيف أصبر على فَراقِك». ۳