را ازبر مى خواند در نماز كسوف و در غير آن. ۱
2902. ** يعنى بى مشيت خدا مضمون كلام واقع شدنى نيست. عوام پندارند اگر سنگى را رها كنند به زمين افتد خدا بخواهد يا نخواهد، اما هيچ چيز بى مشيت خدا نباشد، خدا خواست كه پيغمبر از نسيان معصوم باشد و اگر نمى خواست فراموشى بر او محال نبود. ۲
13. «ثُمَّ لا يَمُوتُ فِيها وَ لا يَحْيى» .
روض الجنان: «ثُمَّ لا يَمُوتُ فِيها وَ لا يَحْيى» ؛ پس حال او چنان باشد در دوزخ كه بنميرد تا بياسايد از عذاب، و زنده نشود زندگانيى كه او را در آن راحتى باشد. ابن عطا گفت: بنميرد تا از رنج قطيعت برهد و زنده نباشد تا اميد وُصلت دارد. ۳
2903. علامه شعرانى: يعنى رنج دورى از خدا و ثواب او با اميد وصال و رسيدن به او. ۴
1.روح الجنان، ج ۱۲، ص ۶۰.
2.روح الجنان، ج ۱۲، ص ۶۱.
3.روض الجنان، ج ۲۰، ص ۲۳۷.
4.روح الجنان، ج ۱۲، ص ۶۱.