1337
تفسير نورٌ علي نور ج2

مُهْتَدٍ والْمُتَعال... مؤرّج گفت: أَخْفَش را پرسيدم از اين مسأله. گفت: نگويم تا يك سال خدمت درِ سراى من نكنى. گفت: يك سال تمام خدمت او كردم، آنگه گفتم: بيار تا وجه اين چيست؟ گفت: براى آنكه مصروف است از وجه خود، چه شب به روز و روز به شب روند چون او را صرف كردند از وجه خود حظِّ او ناقص كردند و مِثلُهُ: «وَ ما كانَتْ أُمُّكِ بَغِيًّا»۱ ...، چون صرف كردند اين را از باغية «تا»ى تأنيث از او بيفگندند. ۲
2910. علامه شعرانى: [... چه شب به روز و روز به شب روند] يعنى شب راه نرود بلكه مردم در شب راه روند. در اينجا نسبت رفتن به شب داده شد بر خلاف عادت «ياء» را هم از آخرش بينداختند بر خلاف عادت شبيه به آنكه كسى بى وقت از خانه بيرون رود تجمّل نكند. ۳

7. «إِرَمَ ذاتِ الْعِمادِ» .

روض الجنان: و گفتند: براى آن «ذات العِماد» خواند ايشان را كه بعضى از ايشان بنايى كرد بر ستونهاى محكم بكنده. ۴
2911. علامه شعرانى: در تاريخ بابل آمده است كه ستونها زير بنا بر آورده بودند و روى ستونها سقف زده روى سقف خاك انباشته بودند و درخت بسيار كشته و باغهاى بلند و معلّق ساخته بودند و آن را از عجايب هفتگانه جهان مى شمارند و اكنون موافق اوصاف منقول تصويرى از آن باغها كشيده در كتب اروپاييان به طبع رسيده است. و اهل كلده و بابل شعبه اى از قوم عاد بودند. ۵
روض الجنان: و وَهْب مُنَبّه روايت كرد از عبدالله بن قِلابه كه او گفت: مرا شترى گم شد، به طلب او در بيابان مى گرديدم. در بيابان عدن افتادم، شهرى ديدم در آن ميان

1.مريم (۱۹): ۲۸.

2.روض الجنان، ج ۲۰، ص ۲۵۹ ـ ۲۶۰.

3.روح الجنان، ج ۱۲، ص ۷۶.

4.روض الجنان، ج ۲۰، ص ۲۶۱ ـ ۲۶۲.

5.روح الجنان، ج ۱۲، ص ۷۷.


تفسير نورٌ علي نور ج2
1336

روض الجنان: نَفْر. ۱
2908. علامه شعرانى: «نَفر» بيرون آمدن از منى يا عرفات است. ۲
روض الجنان: ابوبكر ورّاق را پرسيدند از اين آيت، گفت: شفع متضادّ مخلوقات است چون عِزّ و ذُلّ و ضعف و قوّت و علم و جهل و قدرت و عجز، و وَتْر انفراد خداست تعالى به صفات كمال. و گفتند: شفع مسجد مكّه و مسجد مدينه است، و وَتْر مسجد بيت المقدّس. و گفتند: شفع حجّ قارن است و متمتّع، و وَتْر حجّ مفرد است. و گفتند: شفع عباداتى است مكرّر چون نماز و روزه و زكات، و وَتْر عبادتى است كه يك بار باشد چون حج. ۳
2909. علامه شعرانى: بايد گفت شفع و وتر همه را شامل مى شود و تخصيص براى مثال است. ۴

4. «وَ اللَّيْلِ إِذا يَسْرِ» .

روض الجنان: «وَ اللَّيْلِ إِذا يَسْرِ» ؛ و به حقّ شب چون رود... . و قرّاء در اين لفظ خلاف كردند. مدنيان و ابوعمرو «يَسْرى» خواندند به «يا» در حال وصل... و ابوعُبَيد گفت: كسائى در اوّل در حال وصل بى «يا» خواندى و در حال وقف با «يا»، آنگه از آن رجوع كرد و در هر دو حال بى «يا» خواند براى آنكه سرِ آيت است، و اين قرائت ابن عامر است و عاصم و اختيار ابوعبيد ـ إتّباعاً لِلْمُصْحَف. و ابن كثير و يعقوب فى حالتى الْوَصلِ والوقف بى «يا» خواندند. و خليل احمد علّت حذف «يا» اتّفاق سرِ آيت گفت، و اهل معانى گفتند: مراد آن است كه به حقّ شب كه در او روند، مِنْ بابِ قَوْلِهِمْ: لَيْلٌ قائِمٌ و نهارٌ صائمٌ. فرّاء گفت: عرب «يا» بسيار بيفگنند و اكتفا كنند به كسره، چنان كه

1.روض الجنان، ج ۲۰، ص ۲۵۷.

2.روح الجنان، ج ۱۲، ص ۷۵.

3.روض الجنان، ج ۲۰، ص ۲۵۸ ـ ۲۵۹.

  • نام منبع :
    تفسير نورٌ علي نور ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    صادقي، محسن؛ مروي، عباسعلي
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 138429
صفحه از 1440
پرینت  ارسال به