8 . «فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها» .
روض الجنان: «فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها» ؛ الهام داد، يعنى اعلام كرد و تعريف كرد او را رَهِ خير و شر و طريق طاعت و معصيت. ۱
2916. علامه شعرانى: الهام كرد به مردم حسن و قبح عقلى را كه طبعا بعض اعمال را نيكو مى شمارند و بعضى را زشت و همه كس از دزدى و قمار و كشتن و ستم و آزار بيزار است و آن را ناپسند مى دارد و احسان و صدقه و نيكى و عدل را نيكو و پسنديده مى دارد. و همين الهام دليل است بر آنكه فلاح و رستگارى انسان در عمل خير است؛ زيرا كه خداوند هيچ الهام و غريزه اى را بى علت و غايت قرار نداده است كار او همه به عنايت است چنان كه رغبت به طعام براى بقاى شخص و نكاح براى بقاى نوع است، نفرت از عفونت براى احتراز امراض. ادراك حسن و قبح اعمال نيز براى زيانِ اعمالِ قبيح است و سود اعمال صالح. ۲
15. «وَ لا يَخافُ عُقْباها» .
روض الجنان: «وَ لا يَخافُ عُقْباها» ، عبداللهِ عبّاس و حسن و قتاده و مجاهد گفتند: خداى تعالى از تبعت و عاقبت آن عذاب نترسيد كه از آن مضرّتى يا لائمتى با او گردد. ضحّاك گفت: يعنى كشنده ناقه از عاقبت آن دَمْدَمه و هلاك نترسيد، يا از عاقبت آن فعله كه كرده از عقر ناقه... .
مدنيان و ابن عامر: «فلا يَخافُ»، خواندند به «فا» عَطْفاً عَلى قَوْلِهِ: «فَكَذَّبُوهُ فَعَقَرُوها فَدَمْدَمَ عَلَيْهِمْ ... فَسَوّاها» ، ۳«وَ لا يَخافُ» ، چه اين حوادث يك از پس ديگر بود و به عقب