1343
تفسير نورٌ علي نور ج2

سوره ليل

«بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»

9. «وَ كَذَّبَ بِالْحُسْنى» .

روض الجنان: اميرالمؤمنين عليه السلام روايت كرد كه: يك روز رسول عليه السلام به جنازه اى حاضر بود و چوبى به دست داشت و در زمين مى زد چنان كه مرد متفكّر كند، آنگه گفت: هيچ كس نباشد و الاّ او را در بهشت جاى بود و در دوزخ جاى. مردى گفت: يا رسول الله: پس ما عمل رها كنيم. گفت: نه، اِعْمَلُوا فَكُلٌّ مُيَسَّرٌ لِما خُلِقَ لَهُ... . ۱
2918. علامه شعرانى: عمل كنيد كه براى هر كس آنچه آفريده شده است ميسور خواهد شد ؛ يعنى انسان نبايد بگويد آنچه بايد بشود مى شود و بيكار بنشيند، بلكه بايد كار كند و پس از كردن بگويد مقدّر من اين بود كه كردم ؛ چون اراده خدا تعلق گرفته به ثواب در مقابل كارى كه عامل خواهد كرد. ۲

1.روض الجنان، ج ۲۰، ص ۳۰۳.

2.روح الجنان، ج ۱۲، ص ۱۰۵.


تفسير نورٌ علي نور ج2
1342

يكديگر. و «فا» تعقيب را باشد. و آنكه به «واو» خواند، گفت: «واو» حال است و جمله فعلى در جاى حال است، أَىْ غَيْرَ خائِفٍ عُقْباها، والْعُقْبى الْعاقِبَةُ. ۱
2917. علامه شعرانى: اما حال اگر جمله فعليه مضارع باشد واو صحيح نيست و درست آن است كه واو عطف باشد. ۲

1.روض الجان، ج ۲۰، ص ۲۹۷ ـ ۲۹۸.

2.روح الجنان، ج ۱۲، ص ۱۰۲.

  • نام منبع :
    تفسير نورٌ علي نور ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    صادقي، محسن؛ مروي، عباسعلي
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 137954
صفحه از 1440
پرینت  ارسال به