737
تفسير نورٌ علي نور ج2

روض الجنان: و نيش را «مِبْضَع» براى آن گويند كه به آن رگ زنند آلت قطع باشد. ۱
1729. علامه شعرانى: يعنى نيشتر. ۲

20. «وَ شَرَوْهُ بِثَمَنٍ بَخْسٍ دَراهِمَ مَعْدُودَةٍ...» .

روض الجنان: «بِثَمَنٍ بَخْسٍ» ، اى باخِسٍ، و هُوَ مِنْ بابِ رَجُلٌ صَوْمٌ وعدْلٌ؛ به بهاى اندك، آنگه آن را شرح داد كه: درمى چند شمرده بود، و در عدد و مبلغ آن علما خلاف كردند: عبداللهِ عبّاس و عبداللهِ مسعود و قتاده و سدّى گفتند: بيست درم بود، ... بعضى اهل معانى گفتند: زير ده درم بود براى آنكه «دراهم» آن را گويند زير ده باشد تا به ده، چون بر ده بيفزايد درْهَماً گويند... . ۳
1730. علامه شعرانى: اين سخن به نظر صحيح نمى رسد؛ چون اين فرق وقتى است كه عدد مذكور باشد. گويند «تسعة دراهم» و «أحد عشر درهما». اما اگر عدد نباشد جمع بر هر كثرت اطلاق مى شود. قال الله تعالى: «لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللّهُ فِي مَواطِنَ كَثِيرَةٍ»۴ گفتند اين مواطن هشتاد بود. ۵
روض الجنان: و قطفير العزيز او را بخريد و به خانه برد. ۶
1731. علامه شعرانى: او را «فوطيفار» نيز گفته اند. ۷

23. «وَ راوَدَتْهُ الَّتِي هُوَ فِي بَيْتِها عَنْ نَفْسِهِ وَ غَلَّقَتِ الْأَبْوابَ وَ قالَتْ هَيْتَ لَكَ...» .

روض الجنان: «وَ راوَدَتْهُ الَّتِي هُوَ فِي بَيْتِها عَنْ نَفْسِهِ...» ، چون يوسف عليه السلام با خانه عزيز

1.روح الجنان، ج ۶، ص ۳۵۵.

2.روض الجنان، ج ۱۱، ص ۳۳.

3.روض الجنان، ج ۱۱، ص ۳۳.

4.توبه (۹): ۲۵.

5.روح الجنان، ج ۶، ص ۳۵۶.

6.روض الجنان، ج ۱۱، ص ۳۶.

7.روح الجنان، ج ۶، ص ۳۵۷.


تفسير نورٌ علي نور ج2
736

19. «وَ جاءَتْ سَيّارَةٌ فَأَرْسَلُوا وارِدَهُمْ فَأَدْلى دَلْوَهُ قالَ يا بُشْرى هذا غُلامٌ وَ أَسَرُّوهُ بِضاعَةً...» .

روض الجنان: «قالَ يا بُشْرى» ، در كلام حذفى و اختصارى هست و التقدير: فَادلى دلْوَه فتعَلَّق يُوْسُفُ بالحبْلِ و خرج منَ البئر فلَمّا رآهُ الواردُ قالَ: يا بُشْراى، أهل كوفه خواندند: «يا بُشْرى» بى «يا» على وَزْنِ فُعْلى مِنْ غير اِضافَةٍ إلى «يا» لمتكلّم، و باقى قرّا خواندند: يا بُشْراىَ* به «الف» و «يا» عَلَى الاِضافَةِ إلى «يا» لمتكلّم، آنگه در معنى او دو قول گفتند: قتاده و سُدّى گفتند: معنى آن است كه: اى بشارت من، يعنى بشارتى است مرا اين، كَاَنّهُ نادى بِشارَتهُ؛ پندارى مژده و بشارت خود را مى بخواند. و شايد كه «يا» در إسمى محذوف شده باشد**. ۱
1726. علامه شعرانى: * بايد دانست كه قرائت برخلاف كتابت جايز نيست و اين قرّاء همه بر يك كتابت متفقند «باء» و «شين» و «راء» و «ياء» و هيچ كس «الف» پيش از «ياء» در كتابت نياورده بلكه «الف» را ننوشته مى خواند، مانند «الصدقين» كه «الصادقين» مى خوانند. ۲
1727. ** يعنى ياء حرف ندا بر منادا محذوف در آمده باشد. ۳
روض الجنان: «وَ أَسَرُّوهُ بِضاعَةً» ؛ و او را پنهان كردند براى بضاعت. در او دو قول گفتند: يكى آنكه اينان كه آب مى كشيدند پنهان كردند او را از ديگران تا طمع نصيب نكنند. ۴
1728. علامه شعرانى: يعنى طمع آنكه از اين غلام باز يافته سهمى بدانها دهند. ۵

1.روض الجنان، ج ۱۱، ص ۳۲ ـ ۳۲.

2.روح الجنان، ج ۶، ص ۳۵۴.

3.روح الجنان، ج ۶، ص ۳۵۵.

4.روض الجنان، ج ۱۱، ص ۳۲.

  • نام منبع :
    تفسير نورٌ علي نور ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    صادقي، محسن؛ مروي، عباسعلي
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 139560
صفحه از 1440
پرینت  ارسال به