761
تفسير نورٌ علي نور ج2

اين تأويل آن خواب است كه من ديدم پيش از اين خداى تعالى به درست كرد. يعقوب عليه السلام گفت: يا يوسف! اينان كه اند كه تو را سجده كردند؟ گفت: اينان همه بندگان و پرستاران من اند، همه را بخريده ام به طعام در ايّام قحط، امروز از كرامت ديدار تو همه را آزاد كردم.
در خبر است كه: جبريل عليه السلام اين قصّه با رسول مى گفت. رسول را عجب آمد از كرم يوسف. جبريل برفت و باز آمد، گفت: خدايت سلام مى كند و مى گويد: عجب مى دارى! به عِزِّ عِزّت من كه فردا قيامت چندانى شفاعت دهم كه تو مى گويى: حسبى حسبى؛ مرا بس، مرا بس، و ذلك قوله: «وَ لَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضى»۱ .
خلاف كردند در وجه سجده ايشان يوسف را. بهرى گفتند: سجده خداى را بود و يوسف جهت بود، كجهَة القِبْلَة. و وجهى دگر آنكه سجده يوسف را بود، و لَهُ كنايت است از يوسف؛ ولكن سجده تعظيم بود نه سجده عبادت چون سجده فريشتگان آدم را. و اين قول درست تر است. ۲
1782. علامه شعرانى: جمعى از مردم زمان ما پندارند هرگونه اكرام و تعظيم قبور ائمه عليهم السلام عبادت آنها است و شرك است و از اين عبارت معلوم گشت كه تعظيم و سجود نه به نيت عبادت، عبادت نيست و قصد عبادت خود امرى است باطنى و قلبى. ۳
روض الجنان: آرزومندان. ۴
1783. علامه شعرانى: «مند» و آن» هر دو علامت اتصاف است و در اين كلمه هر دو با هم جمع شدند؛ چنان كه شاد خود دلالت بر صفت مى كند و شادان هم صفت است. ۵

1.ضحى (۹۳): ۵ .

2.روض الجنان، ج ۱۱، ص ۱۵۷.

3.روح الجنان، ج ۶، ص ۴۴۳.

4.روض الجنان، ج ۱۱، ص ۱۶۰؛ در چاپ مشهد «آرزومند» ضبط شده است.

5.روح الجنان، ج ۶، ص ۴۴۴.


تفسير نورٌ علي نور ج2
760

به معنى اميدوار شدن مشتق است؛ يعنى آنكه يأسش بر اميد غالب گشته بايد چيزى اميدوار كننده او را از يأس نجات دهد. ۱

99. «فَلَمّا دَخَلُوا عَلى يُوسُفَ آوى إِلَيْهِ أَبَوَيْهِ وَ قالَ ادْخُلُوا مِصْرَ إِنْ شاءَ اللّهُ آمِنِينَ» .

روض الجنان: «فَلَمّا دَخَلُوا عَلى يُوسُفَ آوى إِلَيْهِ أَبَوَيْهِ» ، حق تعالى حكايت ملاقات ايشان كرد، گفت: چون در پيش يوسف شدند، پدر و مادر را با خويشتن گرفت، اى ضمَّ؛ و مراد به مادر به اتّفاق خاله است، چه مادرش در اين وقت بر جاى نبود. و عرب، عمّ را پدر خواند و خاله را مادر. «وَ قالَ ادْخُلُوا مِصْرَ إِنْ شاءَ اللّهُ آمِنِينَ» ، اگر گويند، چگونه گفت ايشان را پس از آنكه در مصر رفته بودند: «ادْخُلُوا مِصْرَ إِنْ شاءَ اللّهُ آمِنِينَ» ، بعد قوله تعالى: «فَلَمّا دَخَلُوا عَلى يُوسُفَ» ، و چگونه استثنا به مشيّت درآورد، بقوله «إِنْ شاءَ اللّهُ آمِنِينَ» ؛ و آن در مستقبل شود، دون ماضى؟ گوييم، از اين چند جواب گفتند:
يكى آنكه، اين سخن آنگه گفت كه هنوز بيرون بودند و او به استقبال رفته بود و آن را دخول خواند، و معنى ملاقات. و بعضى دگر مفسّران گفتند: استثنا به مشيّت از استغفار است. ۲
1781. علامه شعرانى: اين مفسر ابن جريج است و سخن او سخت ضعيف و سست و برخلاف فصاحت قرآن است. ۳

100. «وَ رَفَعَ أَبَوَيْهِ عَلَى الْعَرْشِ وَ خَرُّوا لَهُ سُجَّداً وَ قالَ يا أَبَتِ هذا تَأْوِيلُ رُءْيايَ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَعَلَها رَبِّي حَقًّا...» .

روض الجنان: يوسف عليه السلام گفت: «هذا تَأْوِيلُ رُءْيايَ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَعَلَها رَبِّي حَقًّا» ، گفت:

1.روح الجنان، ج ۶، ص ۴۳۸.

2.روض الجنان، ج ۱۱، ص ۱۵۵ ـ ۱۵۶.

3.روح الجنان، ج ۶، ص ۴۴۱.

  • نام منبع :
    تفسير نورٌ علي نور ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    صادقي، محسن؛ مروي، عباسعلي
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 138353
صفحه از 1440
پرینت  ارسال به