سير ماه و خورشيد از هزاران سال پيش تاكنون مقدارى معين است، حتى به ثانيه و ثالثه هم تغيير نكرده. و اين از معجزات قرآن است. ۱
3. «وَ هُوَ الَّذِي مَدَّ الْأَرْضَ وَ جَعَلَ فِيها رَواسِيَ وَ أَنْهاراً وَ مِنْ كُلِّ الَّثمَراتِ جَعَلَ فِيها زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ»
روض الجنان: «وَ هُوَ الَّذِي مَدَّ الْأَرْضَ» ؛ او آن خداست كه بكشيد زمين را، يعنى بگسترد و بسط كرد، و حق تعالى در بدايت خلق زمين بيافريد بر جاى كعبه، و آنگه بفرمود تا جمله زمين از زير كعبه بيرون آوردند چنان كه جامه نوشته، لا از زير لا بيرون آرند. ۲
1789. علامه شعرانى: «نوشته» يعنى درهم پيچيده و درنورديده. و از اين آيه معلوم مى شود كه آب در آغاز بر خاك احاطه كلى داشت چنان كه هيچ از خاك پيدا نبود و اين ربع مسكون كه اكنون از آب بيرون است به تدريج بيرون آمد و به سبب سنگينى كوهها به اصل كره كه زير آب درياها است متصل و پيوسته است. و اگر اين ربع مسكون به قسمت مركزى پيوسته نبود هر قطعه آن مانند جزيره متحركى روى آب اقيانوسها به هر جانب مى رفت. ۳
روض الجنان: «مِنْ كُلِّ الثَّمراتِ» ؛ اى وجعلَ، بمَعْنى خَلقَ؛ بيافريد از هر نوعى از ميوه ها، «زوْجين اِثْنَيْنِ» ؛ دو جفت، يعنى دو صنف و دو نوع. ۴
1790. علامه شعرانى: در علوم امروزى ثابت شده است كه در نباتات مطلقاً جفت نر و ماده است. ۵
روض الجنان: «وَ فِي الْأَرْضِ قِطَعٌ مُتَجاوِراتٌ» ، آنگه گفت: و در زمين پاره هايى هست
1.روح الجنان، ج ۶، ص ۴۵۸.
2.روض الجنان، ج ۱۱، ص ۱۸۰.
3.روح الجنان، ج ۶، ص ۴۵۸.
4.روض الجنان، ج ۱۱، ص ۱۸۰ ـ ۱۸۱.
5.روح الجنان، ج ۶، ص ۴۵۹.