كرده قواى شاعره كه ملائكه اند هم هر موجودى را احاطه كرده است. ۱
26. «...وَ فَرِحُوا بِالْحَياةِ الدُّنْيا وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا فِي الاْخِرَةِ إِلاّ مَتاعٌ» .
روض الجنان: «وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا فِي الاْخِرَةِ إِلاّ مَتاعٌ» ؛ و حيات دنيا در جنب آخرت نيست الاّ متاعى كه به او تمتّع كنند و بَر برگيرند. ابن سابط گفت: يعنى به مقدار كفى از خرما كه مردم به مزد شبان دهند يا قدرى آرد. كلبى گفت: مانند متاعى خسيس است كه آن را قدرى و قيمتى و بقايى نبود، چون كاسه اى و سُكره اى و قدحى و آنچه به اين ماند. ۲
1795. علامه شعرانى: «سكره» فارسى است به معنى جام گلين و آب خورى سفالين و معرّب آن «سكرجه» است. ۳
29. «الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ طُوبى لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ» .
روض الجنان: «الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ» ، مبتداست، «طُوبى لَهُمْ» ، خبر اوست. گفت: آنان كه ايمان آرند و عمل صالح كنند از اداى واجبات و اجتناب مُقَبَّحات، «طُوبى لَهُمْ» ، جمله اى است از متبدا و خبر؛ در جاى خبر مبتداى اوّل.
اهل علم خلاف كردند در معنى طُوبى... ابوهُرَيره گفت: طوبى درختى است در بهشت، خداى تعالى گويد او را كه شكافته شو براى بنده من از هرچه او خواهد. آن درخت بشكافد و از او ساختِ مراكب و انواع جامه ها و حلىّ و حُلَل و هر چه بنده تمنّا كند از آنجا بيرون آيد. ۴
1796. علامه شعرانى: بنابر تجسم اعمال در آخرت طوبى حقيقت دين و شريعت