769
تفسير نورٌ علي نور ج2

كرده قواى شاعره كه ملائكه اند هم هر موجودى را احاطه كرده است. ۱

26. «...وَ فَرِحُوا بِالْحَياةِ الدُّنْيا وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا فِي الاْخِرَةِ إِلاّ مَتاعٌ» .

روض الجنان: «وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا فِي الاْخِرَةِ إِلاّ مَتاعٌ» ؛ و حيات دنيا در جنب آخرت نيست الاّ متاعى كه به او تمتّع كنند و بَر برگيرند. ابن سابط گفت: يعنى به مقدار كفى از خرما كه مردم به مزد شبان دهند يا قدرى آرد. كلبى گفت: مانند متاعى خسيس است كه آن را قدرى و قيمتى و بقايى نبود، چون كاسه اى و سُكره اى و قدحى و آنچه به اين ماند. ۲
1795. علامه شعرانى: «سكره» فارسى است به معنى جام گلين و آب خورى سفالين و معرّب آن «سكرجه» است. ۳

29. «الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ طُوبى لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ» .

روض الجنان: «الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ» ، مبتداست، «طُوبى لَهُمْ» ، خبر اوست. گفت: آنان كه ايمان آرند و عمل صالح كنند از اداى واجبات و اجتناب مُقَبَّحات، «طُوبى لَهُمْ» ، جمله اى است از متبدا و خبر؛ در جاى خبر مبتداى اوّل.
اهل علم خلاف كردند در معنى طُوبى... ابوهُرَيره گفت: طوبى درختى است در بهشت، خداى تعالى گويد او را كه شكافته شو براى بنده من از هرچه او خواهد. آن درخت بشكافد و از او ساختِ مراكب و انواع جامه ها و حلىّ و حُلَل و هر چه بنده تمنّا كند از آنجا بيرون آيد. ۴
1796. علامه شعرانى: بنابر تجسم اعمال در آخرت طوبى حقيقت دين و شريعت

1.روح الجنان، ج ۶، ص ۴۷۳.

2.روض الجنان، ج ۱۱، ص ۲۱۸.

3.روح الجنان، ج ۶، ص ۴۸۶.

4.روض الجنان، ج ۱۱، ص ۲۱۹ ـ ۲۲۰.


تفسير نورٌ علي نور ج2
768

ملس در اصطلاح زمان ما از آن مأخوذ است، و «دقل» جنس بد و نامرغوب. ۱

11. «لَهُ مُعَقِّباتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ...» .

روض الجنان: چون من با او در خصومت گيرم و آواز من بلند شود، تو برخيز و از پسِ او درآى و تيغى بزن و او را بكش. ۲
1793. علامه شعرانى: [در خصومت گيرم] يعنى شروع كنم. ۳

13. «وَ يُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ وَ الْمَلائِكَةُ مِنْ خِيفَتِهِ...» .

روض الجنان: «وَيُسَبِّحُ الرّعْدُ بِحَمدِهِ» ؛ و رعد به حمد و شكر و تسبيح مى كند؛ «تسبيح»؛ تنزيه خداى تعالى باشد از آنچه بر او روا نبود... گفت: «رعد»، نام فريشته اى است و اين صوت آواز اوست و تسبيح او، و برق تازيانه اوست كه به آن ابر مى راند او را رعد خوانند و آواز او را رعد خوانند. ۴
1794. علامه شعرانى: به مذهب خداپرستان هيچ چيز مؤثر نيست در ايجاد غير اراده پروردگار و اين اسباب طبيعى كه مشاهده مى كنيم مانند ابر و باد و ماه و خورشيد در پرورش حيوان و نبات و ديگر چيزها هيچ يك خود مؤثر نيستند و حكما آنها را مُعِد گويند يعنى مهياكننده، مانند آنكه خاك و گل را كسى مهيا كند تا سازنده خانه سازد و از اين جهت مُعِدات و اسباب معدوم مى شوند و مسبّبات مى مانند و اگر اينها علت وجود بودند پس از معدوم شدن آنها مسبّبات هم معدوم مى گشتند بلكه بنّا هم معد است براى بقاى خانه و فرشتگان خداوند مأمور حفظ و نگهدارى همه چيزند و همچنان كه قواى غير شاعره مانند كهربا و برق و امثال آن ما را احاطه

1.روح الجنان، ج ۶، ص ۴۶۰.

2.روض الجنان، ج ۱۱، ص ۱۹۴.

3.روح الجنان، ج ۶، ص ۴۶۹.

4.روض الجنان، ج ۱۱، ص ۱۹۹ ـ ۲۰۰.

  • نام منبع :
    تفسير نورٌ علي نور ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    صادقي، محسن؛ مروي، عباسعلي
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 139009
صفحه از 1440
پرینت  ارسال به