771
تفسير نورٌ علي نور ج2

36. «وَ الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ يَفْرَحُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَيْكَ...» .

روض الجنان: «وَ الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ يَفْرَحُونَ» ؛ آنان كه ما ايشان را كتاب داديم، يعنى قرآن، شادمانه مى باشند به آنچه بر تو فرو مى آيد از قرآن و وحى و شرايع، «وَمِنَ الاَحْزابِ» ؛ و از آن جماعت كه بر رسول عليه السلام متحزِّب شدند از جهودان و ترسايان كس هست كه انكار مى كند بهرى را، اين قول مجاهد و قتاده است، و دگر علما گفتند: مراد به اهل كتاب فى قوله: «اتَيْناهُمُ الْكِتابَ» ، عبدالله سلام است و اصحاب او، و سبب نزول آيت آن بود كه حق تعالى در بدايتِ كار در قرآن ذكر رحمن كمتر كرده بود. چون عبدالله سلام ايمان آورد و جماعتى اصحاب او، گفتند: يا رسول الله! در تورات ذكر رحمن بسيار است و در قرآن اندك است... . ۱
1800. علامه شعرانى: يهوديان براى خداوند دو اسم مستعمل دارند: يكى يهوه و ديگرى ادونا و نام اول را بسيار تعظيم كنند چنان كه ارباب تقوا و صلاح جارى كردن آن را به زبان بر خلاف تعظيم مى شمارند. و در كتاب تورات آنجا كه يهوه نوشته در لفظ ادونا مى گويند گويا در اينجا مقصود از الرحمن لفظ ادونا است؛ يعنى ما براى خدا دو نام داريم و هميشه اسم ذات را استعمال نمى كنيم. پيغمبر جواب مى دهد كه هيچ فرق نيست ميان اسماء كه يكى را بايد تعظيم كرد و ديگر را نبايد، هر دو از اسماء حسنى است، تعظيم به آن نيست كه بر زبان نياورند. ۲

38. «... وَ ما كانَ لِرَسُولٍ أَنْ يَأْتِيَ بِ آيَةٍ إِلاّ بِإِذْنِ اللّهِ لِكُلِّ أَجَلٍ كِتابٌ» .

روض الجنان: «لِكُلِّ اَجَلٍ كِتابٌ» ؛ هر اجلى و وقتى را نوشته اى هست، يعنى هر اجلى و وقتى از آجالِ اعمارِ بنى آدم و جز آن بر لوح محفوظ نوشته است. ۳

1.روض الجنان، ج ۱۱، ص ۲۳۳.

2.روح الجنان، ج ۶، ص ۴۹۷.

3.روض الجنان، ج ۱۱، ص ۲۳۵.


تفسير نورٌ علي نور ج2
770

است كه جامه كرامت و تقوا بر مردم از آن پوشيده شود و همه گونه نعمتهاى ديگر از آن به دست آيد، و آنچه در اين جهان معقول و غير محسوس باشد در آن عالم مجسم و محسوس گردد. ۱
روض الجنان: شكوفه او رياط و چادرها باشد و برگهايش بُرُود باشد. ۲
1797. علامه شعرانى: «برود» جمع برد كه جامه مشهور يمن است. ۳
روض الجنان: و ايشان به لطافت چنان باشند كه مغز استخان ايشان در استخان پيدا بود به مانند مرواريد سپيد كه بتابد از ميان ياقوت سرخ. ۴
1798. علامه شعرانى: چون جنس ابدان اهل بهشت لطيف است دور نيست كه برنجيبان [كذا] نور قرار گيرند. ۵

33. «...بَلْ زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مَكْرُهُمْ وَ صُدُّوا عَنِ السَّبِيلِ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللّهُ فَما لَهُ مِنْ هادٍ» .

روض الجنان: «وَ مَنْ يُضْلِلِ اللّهُ فَما لَهُ مِنْ هادٍ» ؛ و هر كه خداى او را گمراه كند، او را هادى و رهنماى نباشد. و اضلال اينجا خذلان و تخليت بود اَوْ بِمَعْنى الحُكْمِ عَلَيْهِمْ بِالضَّلالِ على وَجْهِ الذَّمِ والتَّوْبيخ... . ۶
1799. علامه شعرانى: چون گمراه كردن به معنى حقيقى بر خداوند تبارك و تعالى روا نيست؛ زيرا كه جبر است و ظلم. ۷

1.روح الجنان، ج ۶، ص ۴۸۷.

2.روض الجنان، ج ۱۱، ص ۲۲۱.

3.روح الجنان، ج ۶، ص ۴۸۸.

4.روض الجنان، ج ۱۱، ص ۲۲۲.

5.روح الجنان، ج ۶، ص ۴۸۹.

6.الفصول المختارة : ج۲ ص۲۴۵ ، أوائل المقالات للمفيد : ج۴ ص۲۸۵ ، فقه القرآن للراوندي : ج۱ ص۳۶۵ ، عوالياللآلى¨ : ج۲ ص۱۰۲ ح۲۷۸ و ج۴ ص۸۷ ح۱۰۸ ، بحار الأنوار : ج۳۲ ص۳۳۱ .

7.روض الجنان، ج ۱۱، ص ۲۳۱.

  • نام منبع :
    تفسير نورٌ علي نور ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    صادقي، محسن؛ مروي، عباسعلي
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 138653
صفحه از 1440
پرینت  ارسال به